پس از سالها.‌‌..

اباصالح التماس دعا

هر کجا هستی یاد ما هم باش

کرامات حضرت زهرا (س)

 

 

 

 

گوشه ای از کرامات حضرت زهرا علیها السلام

سید جواد حسینی

کرامت عبارت است از «انجام کار خارق العاده با قدرت غیر عادی و بدون ادعای نبوت و یا امامت.» (1)

به عقیده اکثریت علمای مذاهب اسلامی - جز گروه اندکی از معتزلی ها - صدور کرامت از اولیای خداوند و به دست آن ها ممکن است. به قول دانشمندان «ادل دلیل علی امکان الشیی وقوعه; بالاترین دلیل بر امکان چیزی، وقوع و انجام آن چیز است.»

در تاریخ نمونه های زیادی از کرامات اولیای خداوند نقل شده است. مثل: سرگذشت حضرت مریم علیها السلام و جریان ولادت فرزندش حضرت عیسی علیه السلام و نزول میوه های بهشتی در محراب عبادت برای او و نیز داستان عاصف بن برخیا و انتقال تخت ملکه صبا از یمن به فلسطین در یک چشم به هم زدن و داستان هایی که شیعه و سنی درباره کرامات حضرت علی علیه السلام نقل کرده اند (2).

در این مقاله بر آنیم تا به مناسبت شهادت دخت پیامبر عظیم الشان اسلام، گوشه ای از کرامت های حضرت زهراعلیها السلام را بیان کنیم.

1 - سخن گفتن با مادر در دوران جنینی

در دوران بارداری خدیجه کبری، فاطمه علیها السلام از درون شکم مادر با وی سخن می گفت، به برخی روایات در این زمینه اشاره می کنیم:

الف) از خدیجه علیها السلام نقل شده است: در زمانی که به فاطمه حامله شدم، وی در شکمم با من صحبت می کرد.

«لما حملت بفاطمة کانت حملا خفیفا تکلمنی من باطنی; (3) زمانی که فاطمه را باردار بودم، حملی سبک بود و از باطنم با من سخن می گفت.»

ب) دهلوی نقل می کند: «آن زمان که خدیجه به فاطمه حامله گردید، وی در درون شکم مادر، با وی سخن می گفت و خدیجه این مطلب را از رسول خدا پنهان می کرد. روزی رسول خدا بر خدیجه وارد شد، دید با کسی سخن می گوید، بدون این که شخصی نزد او باشد. فرمود: با چه کسی سخن می گفتی؟ عرض کرد: با کسی که در شکم دارم. حضرت فرمود:«ابشری یا خدیجة هذه بنت جعلها الله ام احد عشر من خلفائی یخرجون بعدی وبعد ابیهم; بشارت تو را ای خدیجه، این [را که در شکم داری] دختری است که خداوند او را مادر یازده تن از جانشینان من قرار داده است; که ایشان پس از من و پدرشان [علی علیه السلام به عنوان امام] خارج می شوند.» (4)

2 - آمدن حور العین و زنان بهشتی هنگام ولادت حضرت زهرا علیها السلام

حضرت خدیجه علیها السلام به زنان قریش و بنی هاشم پیغام داد که زمان وضع حمل من نزدیک است، مرا در این امر یاری نمایید، ولی آنان پاسخ دادند: ای خدیجه! چون تو در ازدواجت از سخنان ما سرپیچی نمودی، و محمد یتیم را به همسری برگزیدی، ما نیز تو را یاری نمی کنیم. خدیجه از این جواب سخت غمگین و ناراحت شد، در این هنگام چهار زن، همانند زنان بنی هاشم وارد شدند، در حالی که خدیجه از دیدن آنان هراسان شده بود، یکی از آن چهار زن به خدیجه گفت: غمگین مباش، پروردگارت ما را برای یاری تو فرستاده است. ما خواهران و یاوران تو هستیم. من «ساره » هستم، این «آسیه دختر مزاحم » رفیق بهشتی تو است و این هم «مریم دختر عمران » است و این یکی «کلثوم خواهر موسی بن عمران » است، خدا ما را برای کمک به تو فرستاده است تا یاور و پرستار تو باشیم.

یک نفر از آن چهار زن در سمت راست خدیجه، دومی در طرف چپ او، سومی در پیش رویش، و چهارمی در پشت سر او نشستند و فاطمه پاک و پاکیزه تولد یافت.

پس از تولد آن حضرت، ده نفر حور العین، که در دست هر یک ظرفی بهشتی پر از آب کوثر و یک طشت بهشتی بود وارد شدند و حضرت فاطمه را با آب کوثر شستشو دادند و سپس در میان پارچه ای که از شیر سفیدتر، و از مشک و عنبر خوشبوتر بود پیچیدند. (5) »

حضرت فاطمه علیها السلام در هنگام ولادتش حور العین و بانوان عالی مقام یاد شده را کاملا شناخت و با ذکر نام به تک تک آن ها سلام کرد. این کرامت نشان می دهد که ملاقات و آشنایی آن حضرت با آنان بی سابقه نبوده، و آن وجود مقدس قبلا عوالمی را طی کرده و در مسیر ملکوتی خویش، آن فرستادگان آسمانی را دیده و شناخته است (6).

3 - نورانی شدن مکه و جهان با نور ولادت فاطمه علیها السلام

کرامت دیگری که برای آن بانوی بزرگ اسلام ذکر شده، این است که چون آن مولود مقدس پا به دنیا نهاد، نوری از طلعت او ساطع شد که پرتو آن به تمام خانه های مکه وارد گردید، و در شرق و غرب زمین محلی نماند که از نور او بی بهره باشد، چنان که در روایتی از امام صادق علیه السلام می خوانیم: «فلما سقطت الی الارض اشرق منها النور...; (7) زمانی که [فاطمه علیه السلام] به دنیا آمد، نور از او ساطع گشت.»

در قسمت دیگری از این روایت می خوانیم: «و بشر اهل السماء بعضهم بعضا بولادة فاطمة و حدث فی السماء نور زاهر لم تره الملائکة قبل ذلک (8); بعضی از اهالی آسمان به برخی دیگر ولادت حضرت زهرا را بشارت می دادند، و نور بسیار درخشانی در آسمان حادث شد که فرشتگان قبل از آن نظیرش را ندیده بودند.»

در روایت اهل سنت آمده است: «فلما تم امد حملها وانقضی وضعت فاطمة فاشرق بنور وجهها الفضاء (9); آن هنگام که مدت حمل فاطمه تمام شد، خدیجه او را به دنیا آورد، و به نور جمال او، فضا روشن و منور گردید.»

این نور در روز قیامت آشکارتر خواهد شد، چنانکه از ابن عباس نقل شده که «در روز قیامت، اهل بهشت ناگهان متوجه می شوند که بهشت همانند روشنی روز توسط خورشید، روشن شد، سؤال می کنند که خدایا فرمودی «در بهشت خورشیدی وجود ندارد (10) » پس این نور چیست؟ جبرئیل جواب می دهد، این نور خورشید نیست بلکه نور خنده فاطمه و علی علیهما السلام است. (11) »

4 - سجده هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که به هنگام ولادت به سجده افتاد، چنانکه از خدیجه کبری نقل شده است: «فولدت فاطمة، فوقعت علی الارض ساجدة رافعة اصبعها (12); هنگامی که فاطمه به دنیا آمد، به روی زمین به حال سجده افتاد در حالی که نگشت خویش را بالا گرفته بود.»

5 - گفتن شهادتین هنگام ولادت

کرامت دیگر آن حضرت این است که هنگام ولادت، به توحید و رسالت و ولایت شهادت داد. امام صادق علیه السلام در این رابطه می فرماید: «فلما سقطت... فنطقت فاطمة بالشهادتین و قالت اشهد ان لا اله الا الله و ان ابی رسول الله سید الانبیاء و ان بعلی سید الاوصیاء و ولدی سادة الاسباط (13); بعد از اینکه پا به دنیا گذاشت ... سخن خود را با شهادتین آغاز نمود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز الله نیست، و پدرم فرستاده خدا و سید و سالار پیامبران است و همسرم سید اوصیاء، و فرزندانم سید و سالار نوادگان رسول خدا هستند.»

روایت فوق، اولا نشان می دهد که آن حضرت به هنگام تولد سخن گفته و دیگر این که از آینده و همسری خود با علی علیه السلام و امامت فرزندان خود خبر داده است.

6 - جامه بهشتی

از ابن جوزی نقل شده است: در هنگام زفاف فاطمه علیها السلام (بعد از دادن جامه عروسی خود به فقیر) جبرئیل به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده، عرض کرد: یا رسول الله! پروردگارت سلام می رساند، و مرا نیز فرمان داده که به فاطمه سلام برسانم و برای فاطمه جامه ای از دیبای سبز از جامه های بهشتی فرستاده است. فاطمه بعد از پوشیدن لباس نزد پدر آمد، حضرت با عبای خود، و جبرئیل با بال های خود آن جامه را پوشاندند تا نور آن باعث آزار دیدگان نشود (14).

7 - هم صحبتی با ملائکه

دانشمندان شیعه و سنی معتقدند که بعد از پیامبر اکرم یقینا انسان هایی بوده اند که هم سخن ملائکه قرار می گرفتند، منتهی در مصداق آن اختلاف دارند.

از کرامت های مهم حضرت این بود که بعد از پدر، با ملائکه هم صحبت بود.

امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید: «فاطمة بنت رسول الله کانت محدثة ولم تکن بنبیة انما سمیت فاطمة محدثة لان الملائکة کانت تهبط من السماء فتنادیها کما تنادی مریم بنت عمران (15); فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود، ولی پیامبر نبود. فاطمه از این جهت محدثه نامیده شده است که فرشتگان از آسمان نازل می شدند و با او همانند مریم دختر عمران گفت وگو داشتند.»

فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله 75 روز بیشتر زنده نماند و غم جانسوز داغ پدر، قلب او را لبریز کرده بود، به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می رسید و او را در عزای پدر تسلیت می گفت (16) و تسلی بخش خاطر غمین زهرا بود، و گاه از مقام و منزلت پدر بزرگوارش سخن می گفت و گاه از حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردد، خبر می داد. امیر المؤمنین علیه السلام نیز آنچه جبرئیل املاء می کرد، همه را به رشته تحریر در می آورد و مجموعه این سخنان در کتاب ویژه ای جمع آوری شده، که به نام "مصحف فاطمه" یاد می شود. در زیارت نامه حضرت می خوانیم: «السلام علیک ایتها المحدثة العلیمة. (17) »

8 - گردش آسیاب

میمونه می گوید: پیامبرصلی الله علیه وآله مقداری گندم را توسط من نزد فاطمه فرستاد تا با دستاس آن را آرد نماید، گندم را نزد حضرت بردم، دیدم حضرت ایستاده (ظاهرا نماز می خواند) ولی آسیاب می چرخید و حرکت می کرد، این خبر را به پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کردم، فرمود: خداوند، ناتوانی و ضعف جسمانی فاطمه را می داند، لذا به آسیاب و دستاس دستور می دهد که خود دور بزند، او هم می گردد. (18)

9 - حرکت گهواره

در روایتی می خوانیم: «ربما اشتغلت بصلاتها وعبادتها فربما بکی ولدها فرؤی المهد یتحرک وکان ملک یحرکه (19); گاهی حضرت مشغول خواندن نماز و عبادت بود، فرزندش گریه می کرد، گهواره به حرکت درمی آمد، و فرشته ای بود که آن را حرکت می داد.»

10 - غذای بهشتی

علی علیه السلام دیناری قرض گرفته بود که با آن چیزی تهیه کند تا شدت گرسنگی را از فاطمه علیها السلام و فرزندانش رفع کند. مقداد را دید که از گرسنگی شدید اهل و عیالش خبر می دهد، حضرت، دینار رابه او بخشید. بعد از خواندن نماز ظهر و عصر، پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: ای ابالحسن آیا شما چیزی در منزل دارید تا به منزل شما بیایم، علی علیه السلام بر اثر خجالت و حیاء از پیامبرصلی الله علیه وآله عرض کرد: تشریف بیاورید. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله دست علی را گرفته و با هم وارد خانه زهراعلیها السلام شدند، او در حال نماز بود و پشت سر وی ظرفی بود که از آن بخار برمی خاست.

وقتی صدای پیامبرصلی الله علیه وآله را شنید، از محراب نماز خارج شده و به پدر بزرگوار خویش سلام کردد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بعد از جواب سلام فرمودند: برای ما غذایی بیاور، خداوند رحمتش را بر تو نازل کند.

فاطمه علیها السلام ظرف غذا را آورده، در مقابل پیامبرصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام نهاد. علی علیه السلام سؤال کرد: ای فاطمه! این طعام از کجاست؟ من هرگز طعامی به این خوشرنگی ندیده و خوشبوتر از آن بوئی استشمام نکرده و خوش مزه تر از آن نخورده ام.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله دست مبارک خود را بین دو کتف علی علیه السلام نهاد، مختصری فشرد و فرمود: این پاداش دیناری است که تو در راه خدا دادی.

آن گاه اشک رسول خداصلی الله علیه وآله جاری شد و فرمود: سپاس خدای را که ابا می کند که شما را بدون مزد و پاداش از دنیا ببرد. ای علی! پروردگارت می خواهد آنچه را که بر زکریا جاری فرموده، بر تو نیز جاری نماید.

آنگاه رو به حضرت زهرا کرد و فرمود: «ویجریک یا فاطمة فی المجری الذی اجری فیه مریم «کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عندها رزقا قال یا مریم انی لک هذا قال هو من عندالله; و تو را ای فاطمه در همان مسیری که مریم را حرکت داد، پیش برد. [چنان که قرآن می گوید:] «هر گاه زکریا وارد محراب او می شد، غذای مخصوصی در آن جا می دید، از او می پرسید: ای مریم، این را از کجا آورده ای؟! می گفت: این از سوی خداست.» (20)

قابل دقت است هرچند این غذا پاداش عطای علی علیه السلام است و کرامتی برای او به حساب می آید، ولی برای فاطمه علیها السلام نیز کرامت محسوب می شود; چرا که خداوند به احترام او چنین میوه ای را از بهشت فرستاده است.

11 - زیان نرساندن آتش به بدن فاطمه علیها السلام

انس می گوید: حجاج بن یوسف از این حدیث که عایشه دیده بود فاطمه علیها السلام با دست خود، غذای داغ دیگ را به هم می زند، پرسید. گفتم: بله، عایشه بر فاطمه زهراعلیها السلام وارد شد در حالی که غذا برای حسنین علیهما السلام آماده می کرد، ظرف غذا کاملا می جوشید، دید فاطمه با دست خود (بدون هیچ وسیله ای) دیگ جوشان را به هم زد، عائشه هراسان و فریاد زنان نزد پدر خود (ابوبکر) رفت، ماجرا را تعریف کرد، ابوبکر گفت: این صحنه را کتمان کن [و با کسی مطرح نکن] زیرا امر بسیار بزرگی است.

این خبر به پیامبرصلی الله علیه وآله رسید، حضرت بالای منبر رفت، بعد از حمد و ثنای الهی، فرمود: ماجرای دیگ و آتش فاطمه زهرا را خیلی بزرگ و عجیب تلقی می کنند ... .

«لقد حرم الله عزوجل النار علی لحم فاطمة ودمها وعصبها وشعرها وفطم من النار ذریتها وشیعتها... الویل ثم الویل، الویل، لمن شک فی فضل فاطمة (21); خداوند آتش را بر گوشت و خون و رگ و موی زهرا حرام نموده است (هرگز به او زیانی نمی رساند) و شیعیان و فرزندان او را از آتش [جهنم] به دور داشته است... . وای بر شما، خشم و عذاب خدا بر کسی که در فضیلت فاطمه شک کند.»

این نوع کرامت، ریشه قرآنی هم دارد، چرا که خداوند آتش را بر ابراهیم علیه السلام سرد و گلستان قرار داد، «یا نار کونی بردا وسلاما علی ابراهیم » (22) پس بعدی ندارد که بدن فاطمه را که انبیاء به او توسل جسته اند، بر آتش حرام گرداند.

12 - گریه هستی بر گریه زهراعلیها السلام

کرامت دیگر آن حضرت همراهی هستی، با رفتار او و از جمله گریه اوست. وقتی در لحظات آخر عمر پدر بزرگوارش اشک می ریخت، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «والذی بعثنی بالحق لقد بکی لبکائک عرش الله وما حوله من الملائکة والسموات والارضون وما فیهما; قسم به آن کسی که مرا به رسالت بر انگیخت همانا از گریه تو عرش خدا و ملائکه و آسمان ها و زمین و تمام موجودات گریستند. (23) »

کرامات بعد از شهادت

1 - بیرون آمدن دست های زهراعلیها السلام از کفن

هنگامی که امام علی علیه السلام بدن زهراعلیها السلام را کفن کرد، وقتی که خواست بندهای کفن را ببندد فرزندان خود را صدا زد و فرمود: «هلموا تزودوا من امکم; بیایید از دیدار مادرتان توشه بگیرید.» حسن و حسین علیهما السلام فریاد زنان مادر را صدا می زدند، و می گفتند: وقتی که به حضور جدمان رسیدی سلام ما را به او برسان و به او بگو: بعد از تو در دنیا یتیم ماندیم. آه! آه! چگونه شعله غم دل از فراق پیامبرصلی الله علیه وآله و مادرمان خاموش گردد؟!

امیر مؤمنان می فرماید: «انی اشهد الله انها قد حنت وانت ومدت یدیها وضمتهما الی صدرها ملیا; من خدا را گواه می گیرم که فاطمه ناله جان کاه کشید و دست های خود را باز کرد و فرزندانش را مدتی به سینه اش چسبانید.»

ناگاه شنیدم هاتفی در آسمان ندا داد: «یا ابالحسن ارفعهما عنها فلقد ابکیا والله ملائکة السماء ...; ای علی! حسنین را از روی سینه مادرشان بردار، سوگند به خداوند، که فرشتگان آسمان را به گریه انداختند. (24) »

2 - نام زهراعلیها السلام و نزول آب بهشتی

امام صادق علیه السلام فرمود: از ام ایمن نقل شده، که در راه مکه به جحفه به عطش شدیدی دچار شدم تا آنجا که جانم به خطر افتاد، پس رو به آسمان نموده عرض کردم: ای پروردگار من، مرا دچار تشنگی نموده ای در حالی که من خادمه دختر پیغمبرت می باشم؟ آن گاه دیدم که سطلی از آب بهشتی ظاهر شد، از آن نوشیدم. قسم به خانمم فاطمه زهراعلیها السلام که بعد از آن تا هفت سال گرسنگی و تشنگی بر من عارض نشد. (25)

برای حضرت زهراعلیه السلام کرامات بسیاری نقل شده است که به دلیل ضیق مقال، به همین مقدار بسنده می کنیم.

پی نوشت ها:

1) شیخ محمدرضا مظفر، بدایة المعارف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ج 1، ص 239.

2) ر.ک، علامه حلی، کشف المراد، (قم، مؤسسة النشر الاسلامی، پنجم، 1415 ه.ق)، ص 351.

3) عبدالرحمن شافعی، نزهة المجالس، ج 2، ص 227.

4) عیون المعجزات، ص 51.

5) بحار الانوار، (پیشین)، ج 16، ص 80 و ج 43، ص 2 - 4; امالی صدوق، ص 475 - 476. و ر.ک: مناقب ابن شهر آشوب، ج 3، ص 304.

6) بحار الانوار، (پیشین)، ج 26، ص 117 - 132.

7) بحار الانوار، ج 16، ص 80 - 81; ج 43، ص 2.

8) همان، (پیشین)، ج 43، ص 3.

9) شعیب بن سعد مصری، روض الفائق، ص 214.

10) انسان/13.

11) بحار، (پیشین)، ج 35، ص 241; امالی صدوق، ص 333، ح 11.

12) قندوزی، ینابیع المودة، ص 198; علی بن یونس عاملی، الصراط المستقیم، ص 170.

13) بحار الانوار، ج 43، ص 3.

14) قاضی نورالله حسینی، احقاق الحق، طهران، مکتبة الاسلامیة، ج 10، ص 401.

15) بحار الانوار (پیشین)، ج 26، ص 75.

16) اصول کافی، ج 1، ص 241; بحار الانوار، (پیشین)، ج 22، ص 546 و ج 26، ص 41.

17) بحار الانوار، ج 97، ص 195.

18) عسقلانی، لسان المیزان، چاپ حیدر آباد، ج 5، ص 65; میزان الاعتدال، ذهیس، بیروت، دارالمعرفة، ج 3، ص 468.

19) بحار الانوار، ج 43، ص 45.

20) ذخائر العقبی، چاپ قدس، ص 45 - 47.

21) فاطمة الزهراء، پیشین، ص 102.

22) انبیاء/69.

23) بحار الانوار، ج 22، ص 491 - 484.

24) بیت الاحزان، ص 154.

25) بحارالانوار، ج 62، ص 102; مستدرک الوسائل، ج 5، ص 135، ح 41.

 

شهادت امام رضا علیه السلام

امام رضا

یا امام رضا

امام رضا

امام رضا

 

السلام علیک یا  رقیه بنت الحسین

 

بسم الله الرحمن الرحیم

یا رقیه ادرکنی

 

ای داغ غمت لاله به باغ دل ما 

 نام تو رقیّه جان، چراغ دل ما

دلسوختگان غم خود را دریاب

 بگذار تو مرهمی به داغ دل ما

 

احادیثی از امام حسین(ع)

 

 

Peace be on you O abu abdillah    Hussein

يا حسين

 

 

احادیثی از امام حسین علیه السلام

 

امام حسين (ع) : هيچ كس روز قيامت در امان نيست ، مگر آن كه در دنيا خدا ترس باشد.

لا يأمن يوم القيامة إلا من خاف الله في الدنيا.

 

امام حسين (ع) : به درستي كه من مرگ را جز سعادت نمي بينم و زندگي با ستمكاران را جز محنت نمي دانم .

فإني لا أري الموت إلا سعادة و الحياة مع الظالمين إلا برما.

 

امام حسين (ع) : بترس از ستم كردن بر كسي كه به جز خدا ياوري ندارد.

إياك و ظلم من لا يجد عليك ناصرا إلا الله جل وعز.

 

امام حسين (ع) : كسي كه تو را دوست دارد، از تو انتقاد مي كند و كسي كه با تو دشمني دارد، از تو تعريف و تمجيد مي كند.

من أحبك نهاك و من أبغضك أغراك .

 

امام حسين (ع) : عقل كامل نمي شود مگر با پيروي از حق .

لا يكمل العقل إلا باتباع الحق .

 

امام حسين (ع) : همنشيني با فاسقان انسان را در معرض اتهام قرار مي دهد.

مجالسة أهل الفسق ريبة.

 

امام حسين (ع) : از كاري كه بايد از آن پوزش خواست حذر كن كه مؤمن بدي نمي كند و عذر نمي خواهد و منافق هر روز بدي مي كند و معذرت مي خواهد.

ياك و ما تعتذر منه ، فإن المؤمن لا يسيء و لا يعتذر، و المنافق كل يوم يسيء و يعتذر.

 

امام حسين (ع) : جوانمردترين افراد كسي است كه با داشتن قدرت و دست يافتن بر دشمن خويشتن ، از او درگذرد.

إن أعفي الناس من عفي عن قدرة.

 

امام حسين (ع) : بردباري زينت انسان است ، وفاي به وعده ها و عهدها نشانه جوانمردي است ، پيوند با ديگران نعمت است .

إن الحلم زينة، و الوفاء مروة و الصلة نعمة.

 

 

التماس دعا...

السلام علیک یا صاحب الزمان

 

                                ya mahdi

                                 السلام عليك يا صاحب الزمان

 

گلي گم کرده‌ام مي‌جويم او را                     به هر گل مي‌رسم مي‌بويم او را

گل من ني بود اين و نه آنست                    گل من مهدي صاحب زمان است

دلم اندر هوايش مي‌زند پر                         شرر افکنده بر جانم چو آذر

خوش آن روزي که باشم ياور او                 به مانند گدايان بر در او

خوش آن روزي که من پروانه باشم            فداي آن گل يکدانه باشم

خوش آن روزي که من بر عهد ديرين          نثار او کنم اين جان شيرين

الا اي گل کجايي جان فدايت                      چه باشد گر که گردم خاک پايت

ز درد انتظارت جان به لب شد                    تن فرسوده‌ام در تاب و تب شد

بسي رفتند و مردند از فراقت                     نديدند در جهان آن روي ماهت

 

 

 ****************

یاد خداوند، موجب اطمینان، آرامش و نشاط درون آدمى است و نمى‌گذارد

 اندوه‌هاى برخاسته از كاستى‌هاى حیات مادى موجودیت انسان را به خطر افكند؛

همان گونه كه نمى‌گذارد سرمستى غرقه شدن در كامجویى‌ها،

 راز نهایى شخصیت آدمى را از بین ببرد، یاد خداوند،

 دل را صفا و جلا مى‌دهد و زنگار غفلت‌ها و از خود فراموشى‌ها را مى‌زداید

 

 

دوستت دارم ای شهید

 

 

ای شهید ای سفیر شهر خدا

راهی راه آسمانی قدس

ای شهید ای تجسم تقوی

گلسرخ امیدو عطر و صفا

 

دوستت دارم ای شهید

 

 

 سلام ای پرنده سبک بال.سلام ای عاشق نایافتنی سلام ای همیشگی وجودم.سلام ای شهید

از چه بگویم برایت که دلم غصه ها دارد

 بغضی گلویم را میفشارد اما خلاصم نمیکند

نفس بند آمده ام را تنها نام تو آزاد میکند

درد بی درمانم را تنها یاد تو التیام میبخشد

نگاهی به من نمیکنی!

حسرت در آغوش گرفتنت تمام وجودم را فرا گرفته است

 میسوزم در تب تو

میمیرم و زنده میشوم تا روزها را بی حضورت به شب برسانم

از هجرانت بیقرارم بیقرار…

 دستم بگیر…

به حرمت راهم بده…

از جنس تو نیستم اما خواهش دلم را چه کنم.!

مرا از خودت لبریز کن اما چشمانت را ببند تا روسیاهیم را نبینی…

اشک میریزم و با تو میخوانم سرود پرواز را…

آری باتو…

چون تو رسم پرواز را خوب میدانی...

این تک درخت خشکیده را در این بیابان دنیا تنها مگذار…

دوستت دارم ای شهید

به امید دیدار...

 

 

السلام علیک یا امام رضا

 

  یا امام رضا

 گرم شور و عشق مستي عيش و حال                 غــــوطه ور در عالم فكر و خيال

 پر كشيدم از زميــــــــــن و از زمان                    يافتم خود در مكانـــــــــي لامكان

 چشم تا مي ديــــــد انسان بود و بس                   از كسی بالا نمــــــي آمد نفس

 آدم و حــوا و هـــر چــه زاده انـــــد                     گوئيــا در اين زميــن استاده انــد

 هاتفـــي در گـــوش من داد اين پـيام                     عمــر اين گشتــه است اينك تمام

 روز حشرومحشر عظمي به پا است                     قاضي اين محكمه تنها خدا است

 يك طرف دوزخ بود يك سو بهــشت                      وقت آگاهي ز حكم سـرنـوشــت

 هر كسي دردست خود يك نامه داشت                    نامه را در پيش حاكم مي گذاشت

 بعـد از آن بـاري تعـالي مــي نوشت                     بنده اش اهـل جهنــم يا بهشــــت

 گشـت و نوبت بر من مسكين رسـيد                      نامه ام را خواند و اعمالم چــو ديد

 با غضـب افــكنـد سـوي مـــن نـگاه                      گفـت تو چيـزي نـداري جز گنــــاه

 خوب مي داني كه اينجا برزخ است                    جاي تو يك گوشه اي از دوزخ است

 يـك نـظر تــا بـر جـهـنم دوخــــــتم                      از شرار شـعله هايـش سوختم

 نـاگهــان زيبا رخـــــي از ره رسيد                       ديــد تـا حال مــرا آهي كشــيد

 تا كه آمــــــــــــد ديده ام پر نور شد                       يك نگاهــم كرد آتش دور شد

 پيشــــــــــــــم آمد تا مرا افسرده ديد                     اين چنينم  خسته و پژمرده ديد

 اشك در چشمان پر مهرش شـــكفت                       رو به حق بنمود با دادار گــفت

 پور موســـــي با تو صحبت مي كند                       ضـامن آهو شفاعت مي كند

 گر چــــه او با نامـــــــــــــه بد آمده                      چنـــد باري را به مشــــــهد آمده

 ريزه خوار بزم خوانـــــم بوده است                      چند روزي ميـهمانم بوده است

 آمــــــــــــده صد بار بر من رو زده                       پيش ايــوان طلا زانــــو زده

 گنبد و گلدسته ام را ديده است                             كفشداري مرا بوسيده است  

 گرچه از لطف تو ديــگر رانده است                      در حريــم من زيارت خوانده است

 گرچه صــــــد بار آبرويم برده است                      آب سقـاخانه ام را خورده است

 مادرش او را به عشـــقم زاده است                      به كبوتـــرهام دانــــه داده است

 هرزمان احترامـــــــــــــم كرده است                     بعد هر مجلس سلامم كرده است

 او به عشق من تمام عمر زيســــت                      غافل از حالش شدن انصاف نيست

 بار الهـــــــي اي خداي نيك و زشت                      من بدون او نمـــــي خواهم بهشت

 لطــــــــف كن پروردگار جرم بخش                      بنـده بد را به اربابـــــــــــش ببخش

 پس نــدا آمد بهشت از هست تواست                     بخشش و عفو خطا در دست تو است

 هر كه را خواهي ببر با خود بهشت                     اي تو جنت آفريــــــــن زهرا سرشت

سید امیر حسین میرحسینی

 

             السلام علیک یا علی بن موسی الرضا

یا امام رضا

 

 

نماز

 

بيا كه صبر برايم چه خوب معنا شد

در انتظار ظهورت دلم شكيبا شد

تمام دفترعمرم سياه شد اما

اميد ديدن رويت دوباره پيدا شد

چه جمعه ها كه گذشت و نيآمدي آخر

دعاي منتظرانت حديث شبها شد

 

 نماز

نماز

معراج مؤمن

پیامبر (ص ) :

الصلوة ، معراج المؤمن

نماز، معراج مؤمن است .

( کشف الاسرار، ج 2، ص .676 سرالصلوة ، ص 7، اعتقادات مجلسی ، ص 29 )

جایگاه نماز

پیامبر (ص ) :موضع الصلوة من الدین کموضع الرأس من الجسد

جایگاه نماز در دین ، مانند جایگاه سر در بدن است .

( کنز العمال ، ج 7، حدیث 18972 )

ارزش نماز

امام صادق (ع ) :اذا قام المصلی  الی الصلاة ،

 نزلت علیه الرحمة من اعنان السماء الی  اعنان

الارض و حفت به الملائکة و ناداه ملک لو یعلم هذاالمصلی

 ما فی الصلاة ماانفتل

هنگامی که انسان به نماز ایستاد، رحمت خدا ازآسمان

 بر او نازل می شود و ملائکه اطرافش را احاطه می کنند

و فرشته ای می گوید: اگراین نمازگزار ارزش

نماز را می دانست هیچ گاه از نماز منصرف نمی شد.

( اصول کافی ، ج 3، ص 265 )

اجر نماز، پس از مرگ

پیامبر (ص ) :

الصلاة انس فی قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنکر و نکیر

نماز مونس (نمازگزار) در قبر، فراش نیکو در زیرش ،

و پاسخ نمازگزار برای نکیر و منکر می باشد.

( بحار الانوار، ج ,82 ص 232 )

نماز، مانع عذاب

پیامبر (ص ) :کنا عند رسول الله - صلی الله علیه واله - یوما، فقال :

 رایت البارحة عجایب فقلنا: یا رسول الله و ما رأیت حدثنابه فداک انفسنا و اهلونا و اولادنا (الی  ان قال ...)

قال - صلی الله علیه و اله -و رایت رجلا من امتی قد احتوشته

ملائکة العذاب فجائته صلوته فمنعته منه

عبدالرحمن بن سمره گفت :

 روزی خدمت رسول گرامی اسلام (ص ) بودم ،حضرت فرمودند:

من دیشب عجایبی دیدم . عرض کردم : یا رسول الله ! چه دیدید؟

برای  ما بیان بفرمایید، جان و اهل و اولاد ما فدای تو باد! حضرت فرمودند: دیدم مردی از امت مرا که ملائکه عذاب او را محاصره کرده بودند

در این حال نمازش آمد و مانع ازعذابش شد.

( مستدرک الوسائل ، ج 1، ص 183 )

 

آقا جون امام رضا فدات بشم

 

 

يا امام رضا

آقا جون امام رضا فدات بشم فدات بشم    به منم نيگا بكن قربون اون چشات بشم

يا امام رضا

 

میدونی میخوام چیکار کنم؟

   میدونی میخوام کجا برم؟

     میخوام برای کفترا یه خورده گندم ببرم

                    اونجا که گنبدش طلاس!

                         با کفتراش پر بزنم

 

دوسش دارم ؟

      اماممه     اماممه

            در خونشو در بزنم

                  بعضی شبها تو خونمون

 

بابام به مادرم میگه؟

     میخوام برم امام رضا ، بخدا دلم تنگه دیگه

          بابام میگه امام رضا مریضارو شفا میده

 

   میخوام برم به مشهد و

       یه هفته اونجا بمونم

       توی حرم امام رضا نماز حاجت بخونم

 

بهش بگم امام رضا....جانم فدات

بهش بگم امام رضا ... مریضارو شفا بده

دوای درد مردم و از طرف خدا بده

آقا جون میخوام بیام به مشهدت     

 

 به طواف کفترای گنبدت

   براشون یه کیسه گندم بیارم

      خبراز دردای مردم بیارم

           بهشون بگم برام دعا کنن

                  اونقدر تا که تو رو رضا کنم ...(مرحوم آغاسی)

 

 

احادیثی از حضرت علی بن موسی الرضا(ع)

 

احادیثی از حضرت علی بن موسی الرضا(ع)

صله رحم

 گاهی کسی صله رحم می کند، در حالی که از عمرش سه سال باقی است، خداوند(به خاطر این عمل)، باقی مانده عمر او را سی سال می کند و خدا آنچه بخواهد می کند.

نشانه های مؤمن

 امام رضا(ع) فرمود:((مؤمن، هرگاه خشمگین شود، غضبش او را از حق بیرون نمی برد و هرگاه خرسند شود، خوشنودیش او را به باطل نمی کشاند و هرگاه قدرت یابد، بیش از حق خودش برنمی دارد.

زائر امام رضا(ع)

امام رضا(ع) فرمود: زائران قبرم از گرامی ترین گروههایی هستند که روز قیامت، بر خدا وارد می شوند، هیچ مؤمنی نیست که مرا زیارت کند و در راه زیارتم بر چهره اش قطره آبی بچکد، مگر آن که خدای متعال، بدن او را بر آتش دوزخ حرام می کند.

حسابرسی

 امام رضا(ع) فرمود: هر کس به حساب خودش رسیدگی کند، سود می برد و هرکس از خود(و اعمالش) غافل شود، زیان می کند.

ریشه گناهان

امام رضا(ع) فرمود: گناهان کوچک، راهی به سوی گناهان کبیره است.

 هر کس که در گناهان کوچک از خدا نترسد، در مورد گناهان بزرگ و بسیار هم از او نمی ترسد.

امام رضا(ع) می فرمایند: هیچ بنده ای به کمال حقیقی ایمان نمی رسد، تا اینکه این سه خصلت در او باشد: دین شناسی، اندازه و برنامه ریزی در زندگی و شکیبایی بر سختی ها و ناملایمات.

يا امام رضا

 

خلاصه اي از زندگاني امام رضا(ع)

 

 السلام عليك يا علي بن موسي الرضا

به مناسبت ميلاد با سعادت حضرت رضا(ع) تا روز تولد امام قصد دارم در مورد زندگي امام

و احاديث و ساير موارد مربوط به امام رضا (ع) به اندازه وسع بي مقدارم بنويسم.ان شاالله

كه مقبول خدا و آن حضرت قرار گيرد و گوشه چشمي به ما كنند.

 

خلاصه اي از زندگاني امام رضا(ع)

هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود.

كنيه هاي آن حضرت ابوالحسن و ابوعلي و لقبهاي ايشان رضا، صابر، زكي، ولي، فاضل،

 وفي، صديق، رضي، سراج الله، نورالهدي، قرة عين المؤمنين،

 مكيدة الملحدين، كفوالملك، كافي الخلق، رب السرير، و رئاب التدبير است.

مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اين لقب گفته اند:

 «او از آن روي رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در زمين مورد خشنودي پيامبران

خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده : از آن روي كه همگان، خواه مخالفان

 و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روي او رضا خوانده اند

كه مأمون به او خشنود شد.»

 

در روايتهاي مختلفي كه به ما رسيده است نامها و كينه ها و لقبهاي ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر آن حضرت آورده اند.

درباره روز، ماه و سال ولادت و همچنين وفات آن حضرت اختلاف است.
ولادت آن حضرت را به سالهاي (148 و 151 و 153ق) و در روزهاي جمعه نوزدهم رمضان، نيمه همين ماه، جمعه دهم رجب و يازدهم ذي القعده.

 

روز شهادت آن حضرت را نيز به سالهاي (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.
اما بيشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (148ق) يعني همان سال شهادت
 امام صادق عليه السلام بوده است، چنان كه مفيد، كليني، كفعمي، شهيد، طبرسي، صدوق، ابن زهره، مسعودي، ابوالفداء، ابن اثير، ابن حجر، ابن جوزي و كساني ديگر اين نظر را برگزيده اند.
در باره تاريخ شهادت آن حضرت نيز عقيده اكثر عالمان همان سال(203ق) است.
بنابر اين روايت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال مي شود كه بيست و پنج سال آن را در كنار پدر خويش سپري كرده و بيست سال ديگر امامت شيعيان را بر عهده داشته است.
اين بيست سال مصادف است با دوره پاياني خلافت هارون عباسي، پس از آن سه سال دوران خلافت امين، و سپس ادامه جنگ و جدايي ميان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره اي از خلافت مأمون.

 

گرچه كه نام پنج پسر و يك دختر براي او ذكر كرده اند، اما چنان كه علامه مجلسي مي گويد: حداكثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.
به دسيسه مامون و با سم او به شهادت رسيد و پيكر مطهر او را در طوس در قبله قبه هاروني سراي حميد بن قحطبه طايي به خاك سپردند و امروز مرقد او مزار آشناي شيفتگان است.

يا امام رضا(ع)

سخني از امام رضا (ع)

قال الرضا عليه السلام لايكون المؤمن مؤمناً حتى يكون فيه ثلاث خصال: سنة من ربه و سنة من نبية و سنة من وليه؛ فاما السنة من ربه فكتمان السر، و اما السنة من نبيه فمداراة الناس و اما السنة من وليه فالصبر فى البأساء و الضراء؛ تا كسى سه خصلت در او نباشد مؤمن نيست؛ سنتى از پروردگارش و سنتى از پيغمبرش و سنتى از ولى و امامش؛ پس سنتى كه از پروردگارش بايد داشته باشد راز پوشى است و سنتى كه از پيغمبرش بايد داشته باشد مدارا كردن با مردم است و سنتى كه از امامش بايد بياموزد شكيبايى كردن در شدت و سختى است.

 

التماس دعا...

مناجات

 

 

 

در سرى نيست كه سوداى سر كوى تو نيست

دل سودا زده را جز هوس روى تو نيست

سينه غمزده‏اى نيست كه بى ‏روى و ريا

هدف تير كمانخانه ابروى تو نيست

جگرى نيست كه از سوز غمت نيست كباب

يا دلى تشنه، لعل لب دلجوى تو نيست

عارفان را ز كمند تو گريزى نبود

دام اين سلسله جز حلقه گيسوى تو نيست

نسخه دفتر حسن تو، كتابى است مبين

ور بود نكته سربسته، به جز موى تو نيست

ماه تابنده بود، بنده آن نور جبين

مهر رخشنده به جز غرّه نيكوى تو نيست

خضر عمرى‏ست كه سرگشته كوى تو بود

چشمه نوش، به جز قطره‏اى از جوى تو نيست

نيست شهرى كه ز آشوب تو، غوغايى نيست

محفلى نيست كه شورى ز هياهوى تو نيست

(مفتقر) در خم چوگان تو گويى، گويى‏ست!

                                          چرخ با آن عظمت نيز به جز كوى تو نيست‏

           

 

 

ماه شعبان

 

 

 

             اي كاش ز آديينه خبر مي آمد          محبوب زمانه از سفر مي آمد

 

                 اي كاش كه با آمدن اُسوه داد     هنگامه بيداد به سر مي آمد

 

    

 

 

دعای روز سوم شعبان

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْيَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ

خدايا از تو خواهم به حق مولود در اين روز آن مولودى كه به او وعده شهادت داده شده بود

 

قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّماَّءُ وَ مَنْ فيها وَ الاْرْضُ وَ مَنْ

پيش از اينكه بانگش در اين دنيا بلند شود و به دنيا آيد آسمانها و هر كه در آنها است و زمين و هركه

 

عَلَيْها وَ لَمّا يَُطَاْ لابَتَيْها قَتيلِ الْعَبْرَةِ وَ سَيِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ

بَر آن است برايش گريستند پيش از آنكه قدم در اين جهان گذارد كشته اشك و آه و آقاى طائفه بشر آن كس كه در

 

يَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَ الشِّفاَّءَ فى

روز رجعت به يارى مدد شده و آنكه پاداش كشته شدنش اين بود كه امامان از نسل اويند و درمان در

 

تُرْبَتِهِ و الْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ و الاْوصِياَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ

تربت او است و پيروزى در زمان رجعت با او و اوصياء از عترت او است پس از حضرت قائم

 

وَ غَيْبَتِهِ حَتّى يُدْرِكُوا الاْوْتارَ وَ يَثْاَروُا الثّارَ وَ يُرْضُوا الْجَبّارَ

و پس از دوران غيبتش تا اينكه انتقام گيرند و خونها را باز گيرند و خداى جبار را خوشنود سازند

 

وَ يَكُونُوا خَيْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّيلِ وَ النَّهارِ

و بهترين ياران دين خدا باشند درود خدا بر ايشان در هر زمان كه رفت و آمد دارد شب و روز

 

اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَيْكَ اَتَوَسَّلُ وَ اَسْئَلُ سُؤ الَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسيَّئٍ

خدايا پس به حق ايشان به سوى تو دست نياز دراز كنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه كار اعتراف كننده بدكردار

 

اِلى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فى يَوْمِهِ وَ اَمْسِهِ يَسْئَلُكَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ

به نفس خويش از كوتاهي‌هايى كه در امروز و ديروزش كرده و اكنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در

 

رَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ وَ احْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ

گور خدايا پس درود فرست بر محمد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان

 

وَ بَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْكَرامَةِ وَ مَحَلَّ الاِقامَةِ اَللّهُمَّ وَ كَما اَكْرَمْتَنا

و جاى ده ما را با او در خانه كرامت (بهشت) و جايگاه ماندن هميشگى خدايا چنانچه ما را به شناختنش

 

بِمَعْرِفَتِهِ فَاَكْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَ ارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ وَ اجْعَلْنا مِمَّنْ

گرامى داشتى هم چنان ما را به نزديك شدن با او گرامى دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزى ما گردان و بگردان ما

 

يُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَيُكْثِرُ الصَّلوةَ عَلَيْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَ عَلى جَميعِ اَوْصِياَّئِهِ

را از كسانى كه تسليم دستور اويند و هنگام بردن نامش بسيار بر او درود فرستند و بر همه اوصياء

 

وَ اَهْلِ اَصْفِياَّئِهِ الْمَمْدُودين مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ

و خاندان برگزيده اش كه يارى شده اند از جانب تو به عدد دوازده، آن ستارگان درخشان

 

وَ الْحُجَجِ عَلى جَميعِ الْبَشَرِ اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْيَوْمِ خَيْرَ

و حجتهاى تو بر تمامى افراد بشر خدايا و ببخش به ما در اين روز بهترين

 

مَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فيهِ كُلَّ طَلِبَةٍ كَما وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ

بخششها را و برآور براى ما در اين روز هر خواهشى را چنانچه حسين را به محمد جدش بخشيدى

 

وَ عاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ

و فُطرس به گهواره حسين عليه السلام پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستيم پس از شهادت او بالاى تربتش

 

وَ ننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمينَ رَبَّ الْعالَمينَ

آمده و چشم به راه رجعت او هستيم اجابت كن اى پروردگار جهانيان

 

پس مى خوانى بعد از اين به دعاى حسين عليه السلام و اين آخر دعاى آن حضرت است در روزى كه بسيار شده بود دشمنان او يعنى روز عاشورا

 

اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَكانِ عَظيمُ الْجَبَرُوتِ شَديدُ الِمحالِ غَنِىُّ َعنِ

خدايا تويى والا مكان و بزرگ جبروت و سخت نيرو و بى نياز از

 

الْخَلايِقِ عَريضُ الْكِبْرِياَّءِ قادِرٌ عَلى ما تَشاَّءُ قَريبُ الرَّحْمَةِ

خلائق و داراى بزرگى پهناور و تواناى بر هر چه خواهى نزديك مهر

 

صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَريبٌ إذا دُعيتَ مُحيطٌ بِما

راست وعده فراوان نعمت نيكو آزمايش نزديك هرگاه خوانده شوى محيط به هر چه

 

خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَيْكَ قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ وَ مُدْرِكٌ ما

آفريده‌اى توبه پذير براى آن كس كه به سويت توبه كند توانا بر هر چه اراده كنى و بدست آرنده آنچه

 

طَلَبْتَ وَ شَكُورٌ اِذا شُكِرْتَ وَ ذَكُورٌ اِذا ذُكِرْتَ اَدْعُوكَ مُحْتاجاً

بجويى و سپاس پذير هرگاه سپاس شوى و ياد كنى هنگامى كه يادت كنند مى خوانمت نيازمندانه 

 

وَ اَرْغَبُ اِلَيْكَ فَقيراً وَ اَفْزَعُ اِلَيْكَ خاَّئِفاً وَ اَبْكى اِلَيْكَ مَكْرُوباً

و فقيرانه به سويت توجه كنم و خائفانه به سويت پناه آرم و از غمزدگى به درگاهت گريه كنم

 

وَ اَسْتَعينُ بِكَ ضَعيفاً وَ اَتوَكَّلُ عَلَيْكَ كافِياً اُحْكُمْ بَيْنَنا وَ بَيْنَ قَوْمِنا

و بوسيله تو ناتوانانه كمك جويم و توكل كنم بر تو كفايت خواهانه خدايا حكم كن ميان ما و ميان قوم ما

 

[بِالْحَقِّ] فَاِنَّهُمْ غَرُّونا وَ خَدَعُونا وَ خَذَلُونا وَ غَدَرُوا بِنا وَ قَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ

زيرا به حق كه ايشان ما را فريفتند و با ما نيرنگ زدند و دست از يارى ما كشيدند و با ما بى وفايى كرده ما راكشتند با اينكه ما عترت

 

نَبِيِّكَ وَ و َُلَْدُ حَبيبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ الَّذِى اصطَفَيْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَ ائْتَمَنْتَهُ

پيمبر تو و فرزند حبيب تو محمد بن عبداللّه هستيم آن (بزرگوارى ) كه او را به رسالت برگزيدى

 

عَلى وَحْيِكَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَ مَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

و بر وحى خويش امينش ساختى پس در كار ما گشايش و فرجى عطا فرما به رحمتت اى مهربانترين مهربانان 

 

مفاتيح الجنان، آيت الله شيخ عباس قمي

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

يا زهرا

   زیارتنامه حضرت فاطمه (س)

ای آزموده آزمودت خدايی که خلق کرد تو را پيش از آفرينش تو و يافت تو را در
آزمايش بردبار ما معتقديم که تو را دوستانيم و باورکنندگان و بردبارانی برای هر
آنچه پدرت آورده برای ما رحمت خدا بر او و بر آل او و وصی او آورده پس ما از
تو خواهيم که اگر راست گوئيم به تو همانا برسان ما را به تصديق ما هر دو تا تا
مژده دهيم خود را که به تحقيق که پاکيم به سبب ولايت تو
درود بر تو ای دختر رسول خدا درود بر تو ای دختر پيغمبر خدا درود بر تو ای دخت
حبيب خدا درود بر تو ای دختر خليل خدا درود بر تو ای دختر برگزيده خدا درود بر
تو ای دخت امين خدا درود بر تو ای دختر بهترين خلق خدا درود بر تو ای دختر
بهترين انبياء خدا و رسول او و فرشتگان او درود بر تو ای دختر بهترين خلق درود
بر تو ای همسر ولی خدا و بهترين خلق بعد از رسول خدا درود بر تو ای مادر حسن و
حسين دو سيد جوانان اهل بهشت درود بر تو ای صديقه شهيده درود بر تو ای پسنده
پسنديده درود بر تو ای با فضيلت پاک درود بر تو ای حورای آدمي نژاد درود بر تو
ای پرهيزکار پاک درود بر تو ای همراز فرشته و دانا درود بر تو ای ستمديده و
غضب شده حق او درود بر تو ای فشار و سختی ديده قهر شده درود بر تو ای فاطمه
دختر رسول خدا و رحمت خدا و برکات او رحمت خدا بر تو و بر روح و بدن تو گواهم
که درگذشتی با دليل روشن از طرف پروردگارت و گواهم که هر که شادت کند سرور
کرده رسول خدا را صلی الله عليه و آله و هر که ستم و ناسپاسی کند ناسپاسی کرده
رسول خدا را صلی الله عليه و آله و هر که آزرده ات کند آزار داده رسول خدا را
صلی الله عليه و آله و هر که با تو حفظ رابطه کند پس براستی رابطه کرده با رسول
خدا صلی الله عيله و آله و هر که از او قطع رابطه کند پس به تحقيق بريده است
از رسول خدا صلی الله عليه و آله زيرا تو پاره تن او هستی و جان اوئی که در تن
اوست گواه گيرم خدا و رسول خدا را و فرشتگانش را که من خشنودم از هر که تو از
او راضی هستی و خشمگينم بر هر که تو بر او خشمگينی بيزارم از کسی که تو از او
بيزاری و دوستم با هر که تو با او دوستی و دشمنم با هر که تو با او دشمنی 
غضبناکم با هر که تو با او غضبناکی و دوستم با هر که تو دوستش داری و بس است
به خدا که گواه باشد و حسابگر و کيفر دهنده و پاداش بخش

يا زهرا

 

  دوران زندگی فاطمه زهرا (س)

 فاطمه زهرا ( س ) وارث صفات بارز مادر بزرگوارش خديجه بود - در جود و
 بخشش و بلندی نظر و حسن تربيت وارث مادر و در سجايای ملکوتی وارث پدر و
 همسری دلسوز و مهربان و فداکار برای شوهرش علی ( ع ) بود . در لوح دلش جز
 خداپرستی و عبادت خالق متعال و دوستداری پيامبر ( ص ) نقشی نبسته و از ناپاکی 
 دوران جاهليت و بت پرستی به دور بود .
 نه سال در خانه پر صفای مادر و در کنار پدر و نه سال ديگر را در کنار شوهر
 گرانقدرش علی مرتضی ( ع ) دوش به دوش وی  در نشر تعليمات اسلام و خدمات
 اجتماعی و کار طاقت فرسای خانه ، زندگی کرد . اوقاتش به تربيت فرزند و کار
 و نظافت خانه و ذکر و عبادت پروردگار مي گذشت . فاطمه ( ع ) دختری است که در
 مکتب تربيتی اسلام پرورش يافته و ايمان و تقوا در ذرات وجودش جايگزين شده
 بود.
 فاطمه در کنار مادر و آغوش پر مهر پدر تربيت شد و علوم و معارف الهی را
 از سرچشمه نبوت فراگرفت و آنچه را به سالها آموخته ، در خانه شوهر به مرحله
 عمل گذاشت و همچون مادری سالخورده و کدبانويی آزموده که تمام دوره های زندگی را
 گذرانده باشد - به اهل خانه و آسايش شوهر و تربيت فرزندان - توجه مي کرد و نيز
 آنچه را در بيرون خانه مي گذشت ، مورد توجه قرار مي داد و از حق خود و شوهرش
 دفاع مي کرد

 

 

التماس دعا...

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

                                                                

 

 

 

                       نماز    

 

در روایت بسيار مهمّى از رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) آمده است:

* روزى امين وحى براى اداى وحى به نزد من آمد . هنوز آنچه را كه بايد

 

 بر من بخواند تمامش را نخوانده بود كه ناگهان آوازى سخت و صدايى هولناك برآمد .

 

 وضع فرشته ى وحى تغيير كرد ، پرسيدم : اين چه آوازى بود ؟

 

 گفت : اى محمد ! خداى تعالى در دوزخ چاهى قرار داده ، سنگ سياهى در آن انداختند ،

 

اكنون پس از سيزده هزار سال آن سنگ به زمين آن چاه رسيد .

 

 پرسيدم : آن چاه جايگاه چه كسانى است ؟ گفت : از آنِ بى نمازان و شرابخواران !!

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود :

* هر كه نماز را ترك كند خداى تعالى او را به پانزده عقوبت مبتلا كند : شش عقوبت

در دنيا و سه عقوبت نزديك مرگ و سه در قبر و سه در قيامت ،



اما شش عقوبت در زمان حيات :

1. بى آبرو شود .

2. بركت از مالش برود .

3. عمر و ثروتش زيان  گردد .

4. خيراتش قبول حق نشود .

5. دعايش مستجاب نگردد .

6. دعاى شايستگان نصيب وى نشود
.

اما سه بلايى كه نزديك وفات به او مى رسد :

1. سكرات مرگ بر او شديد شود .

2. گرسنه از دنيا برود .

3. تشنگى از او رفع نشود .

اما سه عقوبتى كه در قبر به وى رسد :

1. با درد و غم قرين باشد .

2. در تاريكى محض بسر برد .

3. تا قيامت در عذاب باشد .

اما سه عقوبتى كه در قيامت به او رسد :

1. حساب بر وى دشوار شود .

2. خداوند دشمن وى گردد و به او نظر رحمت نيندازد و او را عذاب دردناك رسد .

3. از قبر همچون حيوان به قيامت وارد گردد و سپس با ذلّت و خوارى رهسپار دوزخ شود



* قالَ رَسُولُ اللهِ (صلى الله عليه وآله وسلم) : لاايمانَ لِمَنْ لاصَلوةَ لَهُ.

رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود : آن كه نماز ندارد ايمان ندارد .

 

 

 

اثرات نماز

 

 برای دیدن عکس مربوط لطفا  کلیک  کنید.

 

 

 

التماس دعا

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                          اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست

                    اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست

                       هر كجا مى‏گذرم عكس رخش جلوه‏گر است

                           هر كجا مى‏نگرم جلوه مستانه اوست

 

 

     اخلاق امام حسين (ع)

 


با نگاهی  اجمالی به 56سال
زندگی سراسر خداخواهی

 و خداجويی  حسين (ع )، درمي يابيم که هماره وقت

 او به پاکدامنی  و بندگی و  نشر رسالت احمدی و مفاهيم

 عميقی والاتر از درک و ديد ما گذشته است . اکنون مروری  کوتاه به زوايای زندگانی آن عزيز، که پيش روی ما است :
جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار

 علاقه بسياری  و حتی در آخرين شب  داشت .

گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز مي گزاشت . 
شخصيت حسين بن علی  (ع ) آنچنان بلند و دور از

 دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع )

 پياده به کعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهای اسلامی به

 احترامشان از مرکب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

  احترامی که جامعه برای  حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود

 که او با مردم زندگی   مي کرد

 از مردم و معاشرتشان کناره نمي جست –

با جان جامعه هماهنگ بود، چونان  ديگران از مواهب و مصائب

 يک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان

  بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

  و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ،

 و هرگز مثل جباران  راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند

 و حرم رسول الله (ص ) را برای او  خلوت نمي کردند... 

 اين روايت يک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانيم :
روزی از محلی عبور مي فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای

 پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی  مي خوردند،

 امام حسين (ع ) مي گذشت که تعارفش کردند و او هم  پذيرفت ،

 نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت

 : "ان الله لا يحب المتکبرين "،  خداوند متکبران را دوست نمي دارد.

 سپس فرمود:

 "من دعوت شما را اجابت کردم ،

 شما هم دعوت مرا اجابت کنيد".

 آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.

 حضرت دستور داد  و بدين ترتيب پذيرايی گرمی 

 هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند،

  از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل

 خويش به جامعه  آموخت .  آري ، مردی که وارث بي کرانگی

  نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت 

 پدری چون حضرت علی  (ع ) است و وارث جلال  و درخشندگی

 فضيلت مادری چون حضرت  فاطمه (س ) است ،

چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار

 فضيلتهای خدايی نباشد.   درود ما بر او باد که بايد او را

             سمبل اعمال و کردارمان قرار دهيم.

 

يا حسين مظلوم

 

  سخناني از امام حسين (ع)

 

امام حسين فرمود: عاقل، با کسي که مي ترسد او را دروغگو پندارد هم

 سخن نمي شود، از کسي که مي ترسد او را رد کند درخواستي نمي کند،

 به کسي که مي ترسد او را بفريبد تکيه نمي نمايد

 و به کسي که به اميد او اطميناني نيست اميد نمي بندد.

 

امام حسين مي فرمايد: هر کس اين پنج چيز را نداشته باشد،

از زندگي خود چندان بهره اي نمي برد: عقل، دين، ادب، شرم و خوش خلقي.


 

 امام حسين (ع) مي فرمايد: خداوند به هر کس راستگويي و نيکخويي

 و پاکدامني و پاک خوري روزي کند خير دنيا و آخرت را ويژه او ساخته است.

 

امام حسين (ع) مي فرمايد: جمعي خدا را از شوق بهشت مي پرستند،

 اين عبادت سوداگران است و گروهي خدا را از بيم دوزخ مي پرستند،

 اين عبادت بردگان است و مردمي هم خدا را از روي شکر مي پرستند.

 اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.

 

امام حسين (ع) فرمود: بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد.

 

به امام حسين (ع) عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

 فرمود: در روز قيامت جز آنکس که در دنيا خوف خدا داشته کسي ايمن نيست.

 

شخصي نزد امام از کسي غيبت کرد، امام فرمود:

 اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.

 

                 ---------------------------------------------

چند عکس زیبا

1    2   3   4   5    6

 التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                      اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست

                    اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست

                       هر كجا مى‏گذرم عكس رخش جلوه‏گر است

                           هر كجا مى‏نگرم جلوه مستانه اوست

 

 

     اخلاق امام حسين (ع)

 


با نگاهی  اجمالی به 56سال
زندگی سراسر خداخواهی

 و خداجويی  حسين (ع )، درمي يابيم که هماره وقت

 او به پاکدامنی  و بندگی و  نشر رسالت احمدی و مفاهيم

 عميقی والاتر از درک و ديد ما گذشته است . اکنون مروری  کوتاه به زوايای زندگانی آن عزيز، که پيش روی ما است :
جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار

 علاقه بسياری  و حتی در آخرين شب  داشت .

گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز مي گزاشت . 
شخصيت حسين بن علی  (ع ) آنچنان بلند و دور از

 دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع )

 پياده به کعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهای اسلامی به

 احترامشان از مرکب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

  احترامی که جامعه برای  حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود

 که او با مردم زندگی   مي کرد

 از مردم و معاشرتشان کناره نمي جست –

با جان جامعه هماهنگ بود، چونان  ديگران از مواهب و مصائب

 يک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان

  بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

  و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ،

 و هرگز مثل جباران  راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند

 و حرم رسول الله (ص ) را برای او  خلوت نمي کردند... 

 اين روايت يک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانيم :
روزی از محلی عبور مي فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای

 پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی  مي خوردند،

 امام حسين (ع ) مي گذشت که تعارفش کردند و او هم  پذيرفت ،

 نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت

 : "ان الله لا يحب المتکبرين "،  خداوند متکبران را دوست نمي دارد.

 سپس فرمود:

 "من دعوت شما را اجابت کردم ،

 شما هم دعوت مرا اجابت کنيد".

 آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.

 حضرت دستور داد  و بدين ترتيب پذيرايی گرمی 

 هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند،

  از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل

 خويش به جامعه  آموخت .  آري ، مردی که وارث بي کرانگی

  نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت 

 پدری چون حضرت علی  (ع ) است و وارث جلال  و درخشندگی

 فضيلت مادری چون حضرت  فاطمه (س ) است ،

چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار

 فضيلتهای خدايی نباشد.   درود ما بر او باد که بايد او را

             سمبل اعمال و کردارمان قرار دهيم.

 

يا حسين مظلوم

 

  سخناني از امام حسين (ع)

 

امام حسين فرمود: عاقل، با کسي که مي ترسد او را دروغگو پندارد هم

 سخن نمي شود، از کسي که مي ترسد او را رد کند درخواستي نمي کند،

 به کسي که مي ترسد او را بفريبد تکيه نمي نمايد

 و به کسي که به اميد او اطميناني نيست اميد نمي بندد.

 

امام حسين مي فرمايد: هر کس اين پنج چيز را نداشته باشد،

از زندگي خود چندان بهره اي نمي برد: عقل، دين، ادب، شرم و خوش خلقي.


 

 امام حسين (ع) مي فرمايد: خداوند به هر کس راستگويي و نيکخويي

 و پاکدامني و پاک خوري روزي کند خير دنيا و آخرت را ويژه او ساخته است.

 

امام حسين (ع) مي فرمايد: جمعي خدا را از شوق بهشت مي پرستند،

 اين عبادت سوداگران است و گروهي خدا را از بيم دوزخ مي پرستند،

 اين عبادت بردگان است و مردمي هم خدا را از روي شکر مي پرستند.

 اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.

 

امام حسين (ع) فرمود: بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد.

 

به امام حسين (ع) عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

 فرمود: در روز قيامت جز آنکس که در دنيا خوف خدا داشته کسي ايمن نيست.

 

شخصي نزد امام از کسي غيبت کرد، امام فرمود:

 اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.

 

                             -------------------------------------

براي ديدن عكسهايي از حرمين مطهر روي ادامه مطلب كليك كنيد.

التماس دعا

 

ادامه نوشته

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                      اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست

                    اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست

                       هر كجا مى‏گذرم عكس رخش جلوه‏گر است

                           هر كجا مى‏نگرم جلوه مستانه اوست

 

 

     اخلاق امام حسين (ع)

 


با نگاهی  اجمالی به 56سال
زندگی سراسر خداخواهی

 و خداجويی  حسين (ع )، درمي يابيم که هماره وقت

 او به پاکدامنی  و بندگی و  نشر رسالت احمدی و مفاهيم

 عميقی والاتر از درک و ديد ما گذشته است . اکنون مروری  کوتاه به زوايای زندگانی آن عزيز، که پيش روی ما است :
جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار

 علاقه بسياری  و حتی در آخرين شب  داشت .

گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز مي گزاشت . 
شخصيت حسين بن علی  (ع ) آنچنان بلند و دور از

 دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع )

 پياده به کعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهای اسلامی به

 احترامشان از مرکب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

  احترامی که جامعه برای  حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود

 که او با مردم زندگی   مي کرد

 از مردم و معاشرتشان کناره نمي جست –

با جان جامعه هماهنگ بود، چونان  ديگران از مواهب و مصائب

 يک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان

  بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

  و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ،

 و هرگز مثل جباران  راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند

 و حرم رسول الله (ص ) را برای او  خلوت نمي کردند... 

 اين روايت يک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانيم :
روزی از محلی عبور مي فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای

 پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی  مي خوردند،

 امام حسين (ع ) مي گذشت که تعارفش کردند و او هم  پذيرفت ،

 نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت

 : "ان الله لا يحب المتکبرين "،  خداوند متکبران را دوست نمي دارد.

 سپس فرمود:

 "من دعوت شما را اجابت کردم ،

 شما هم دعوت مرا اجابت کنيد".

 آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.

 حضرت دستور داد  و بدين ترتيب پذيرايی گرمی 

 هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند،

  از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل

 خويش به جامعه  آموخت .  آري ، مردی که وارث بي کرانگی

  نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت 

 پدری چون حضرت علی  (ع ) است و وارث جلال  و درخشندگی

 فضيلت مادری چون حضرت  فاطمه (س ) است ،

چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار

 فضيلتهای خدايی نباشد.   درود ما بر او باد که بايد او را

             سمبل اعمال و کردارمان قرار دهيم.

 

يا حسين مظلوم

 

  سخناني از امام حسين (ع)

 

امام حسين فرمود: عاقل، با کسي که مي ترسد او را دروغگو پندارد هم

 سخن نمي شود، از کسي که مي ترسد او را رد کند درخواستي نمي کند،

 به کسي که مي ترسد او را بفريبد تکيه نمي نمايد

 و به کسي که به اميد او اطميناني نيست اميد نمي بندد.

 

امام حسين مي فرمايد: هر کس اين پنج چيز را نداشته باشد،

از زندگي خود چندان بهره اي نمي برد: عقل، دين، ادب، شرم و خوش خلقي.


 

 امام حسين (ع) مي فرمايد: خداوند به هر کس راستگويي و نيکخويي

 و پاکدامني و پاک خوري روزي کند خير دنيا و آخرت را ويژه او ساخته است.

 

امام حسين (ع) مي فرمايد: جمعي خدا را از شوق بهشت مي پرستند،

 اين عبادت سوداگران است و گروهي خدا را از بيم دوزخ مي پرستند،

 اين عبادت بردگان است و مردمي هم خدا را از روي شکر مي پرستند.

 اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.

 

امام حسين (ع) فرمود: بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد.

 

به امام حسين (ع) عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

 فرمود: در روز قيامت جز آنکس که در دنيا خوف خدا داشته کسي ايمن نيست.

 

شخصي نزد امام از کسي غيبت کرد، امام فرمود:

 اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.

 

                             -------------------------------------

براي ديدن عكسهايي از حرمين مطهر روي ادامه مطلب كليك كنيد.

التماس دعا

 

ادامه نوشته

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                      اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست

                    اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست

                       هر كجا مى‏گذرم عكس رخش جلوه‏گر است

                           هر كجا مى‏نگرم جلوه مستانه اوست

 

 

     اخلاق امام حسين (ع)

 


با نگاهی  اجمالی به 56سال
زندگی سراسر خداخواهی

 و خداجويی  حسين (ع )، درمي يابيم که هماره وقت

 او به پاکدامنی  و بندگی و  نشر رسالت احمدی و مفاهيم

 عميقی والاتر از درک و ديد ما گذشته است . اکنون مروری  کوتاه به زوايای زندگانی آن عزيز، که پيش روی ما است :
جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار

 علاقه بسياری  و حتی در آخرين شب  داشت .

گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز مي گزاشت . 
شخصيت حسين بن علی  (ع ) آنچنان بلند و دور از

 دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع )

 پياده به کعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهای اسلامی به

 احترامشان از مرکب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

  احترامی که جامعه برای  حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود

 که او با مردم زندگی   مي کرد

 از مردم و معاشرتشان کناره نمي جست –

با جان جامعه هماهنگ بود، چونان  ديگران از مواهب و مصائب

 يک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان

  بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

  و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ،

 و هرگز مثل جباران  راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند

 و حرم رسول الله (ص ) را برای او  خلوت نمي کردند... 

 اين روايت يک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانيم :
روزی از محلی عبور مي فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای

 پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی  مي خوردند،

 امام حسين (ع ) مي گذشت که تعارفش کردند و او هم  پذيرفت ،

 نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت

 : "ان الله لا يحب المتکبرين "،  خداوند متکبران را دوست نمي دارد.

 سپس فرمود:

 "من دعوت شما را اجابت کردم ،

 شما هم دعوت مرا اجابت کنيد".

 آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.

 حضرت دستور داد  و بدين ترتيب پذيرايی گرمی 

 هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند،

  از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل

 خويش به جامعه  آموخت .  آري ، مردی که وارث بي کرانگی

  نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت 

 پدری چون حضرت علی  (ع ) است و وارث جلال  و درخشندگی

 فضيلت مادری چون حضرت  فاطمه (س ) است ،

چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار

 فضيلتهای خدايی نباشد.   درود ما بر او باد که بايد او را

             سمبل اعمال و کردارمان قرار دهيم.

 

يا حسين مظلوم

 

  سخناني از امام حسين (ع)

 

امام حسين فرمود: عاقل، با کسي که مي ترسد او را دروغگو پندارد هم

 سخن نمي شود، از کسي که مي ترسد او را رد کند درخواستي نمي کند،

 به کسي که مي ترسد او را بفريبد تکيه نمي نمايد

 و به کسي که به اميد او اطميناني نيست اميد نمي بندد.

 

امام حسين مي فرمايد: هر کس اين پنج چيز را نداشته باشد،

از زندگي خود چندان بهره اي نمي برد: عقل، دين، ادب، شرم و خوش خلقي.


 

 امام حسين (ع) مي فرمايد: خداوند به هر کس راستگويي و نيکخويي

 و پاکدامني و پاک خوري روزي کند خير دنيا و آخرت را ويژه او ساخته است.

 

امام حسين (ع) مي فرمايد: جمعي خدا را از شوق بهشت مي پرستند،

 اين عبادت سوداگران است و گروهي خدا را از بيم دوزخ مي پرستند،

 اين عبادت بردگان است و مردمي هم خدا را از روي شکر مي پرستند.

 اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.

 

امام حسين (ع) فرمود: بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد.

 

به امام حسين (ع) عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

 فرمود: در روز قيامت جز آنکس که در دنيا خوف خدا داشته کسي ايمن نيست.

 

شخصي نزد امام از کسي غيبت کرد، امام فرمود:

 اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.

 

                             -------------------------------------

براي ديدن عكسهايي از حرمين مطهر روي ادامه مطلب كليك كنيد.

التماس دعا

 

ادامه نوشته

اللهم عجل لولیک الفرج

 

                      اين حسين كيست كه عالم همه ديوانه اوست

                    اين چه شمعى است كه جانها همه پروانه اوست

                       هر كجا مى‏گذرم عكس رخش جلوه‏گر است

                           هر كجا مى‏نگرم جلوه مستانه اوست

 

 

     اخلاق امام حسين (ع)

 


با نگاهی  اجمالی به 56سال
زندگی سراسر خداخواهی

 و خداجويی  حسين (ع )، درمي يابيم که هماره وقت

 او به پاکدامنی  و بندگی و  نشر رسالت احمدی و مفاهيم

 عميقی والاتر از درک و ديد ما گذشته است . اکنون مروری  کوتاه به زوايای زندگانی آن عزيز، که پيش روی ما است :
جنابش به نماز و نيايش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار

 علاقه بسياری  و حتی در آخرين شب  داشت .

گاهی در شبانه روز صدها رکعت نماز مي گزاشت . 
شخصيت حسين بن علی  (ع ) آنچنان بلند و دور از

 دسترس و پرشکوه بود که وقتی با برادرش امام مجتبی (ع )

 پياده به کعبه مي رفتند، همه بزرگان و شخصيتهای اسلامی به

 احترامشان از مرکب پياده شده ، همراه آنان راه مي پيمودند.

  احترامی که جامعه برای  حسين (ع ) قائل بود، بدان جهت بود

 که او با مردم زندگی   مي کرد

 از مردم و معاشرتشان کناره نمي جست –

با جان جامعه هماهنگ بود، چونان  ديگران از مواهب و مصائب

 يک اجتماع برخوردار بود، و بالاتر از همه ايمان

  بي تزلزل او به خداوند، او را غم خوار و ياور مردم ساخته بود.

  و گرنه ، او نه کاخهای مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ،

 و هرگز مثل جباران  راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمي بستند

 و حرم رسول الله (ص ) را برای او  خلوت نمي کردند... 

 اين روايت يک نمونه از اخلاق اجتماعی اوست ، بخوانيم :
روزی از محلی عبور مي فرمود، عده ای از فقرا بر عباهای

 پهن شده شان نشسته بودند و نان پاره های خشکی  مي خوردند،

 امام حسين (ع ) مي گذشت که تعارفش کردند و او هم  پذيرفت ،

 نشست و تناول فرمود و آن گاه بيان داشت

 : "ان الله لا يحب المتکبرين "،  خداوند متکبران را دوست نمي دارد.

 سپس فرمود:

 "من دعوت شما را اجابت کردم ،

 شما هم دعوت مرا اجابت کنيد".

 آنها هم دعوت آن حضرت را پذيرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.

 حضرت دستور داد  و بدين ترتيب پذيرايی گرمی 

 هر چه در خانه موجود است به ضيافتشان بياورند،

  از آنان به عمل آمد، و نيز درس تواضع و انسان دوستی را با عمل

 خويش به جامعه  آموخت .  آري ، مردی که وارث بي کرانگی

  نبوت محمدی است ، مردی که وارث عظمت عدل و مروت 

 پدری چون حضرت علی  (ع ) است و وارث جلال  و درخشندگی

 فضيلت مادری چون حضرت  فاطمه (س ) است ،

چگونه نمونه برتر و والای عظمت انسان و نشانه آشکار

 فضيلتهای خدايی نباشد.   درود ما بر او باد که بايد او را

             سمبل اعمال و کردارمان قرار دهيم.

 

يا حسين مظلوم

 

  سخناني از امام حسين (ع)

 

امام حسين فرمود: عاقل، با کسي که مي ترسد او را دروغگو پندارد هم

 سخن نمي شود، از کسي که مي ترسد او را رد کند درخواستي نمي کند،

 به کسي که مي ترسد او را بفريبد تکيه نمي نمايد

 و به کسي که به اميد او اطميناني نيست اميد نمي بندد.

 

امام حسين مي فرمايد: هر کس اين پنج چيز را نداشته باشد،

از زندگي خود چندان بهره اي نمي برد: عقل، دين، ادب، شرم و خوش خلقي.


 

 امام حسين (ع) مي فرمايد: خداوند به هر کس راستگويي و نيکخويي

 و پاکدامني و پاک خوري روزي کند خير دنيا و آخرت را ويژه او ساخته است.

 

امام حسين (ع) مي فرمايد: جمعي خدا را از شوق بهشت مي پرستند،

 اين عبادت سوداگران است و گروهي خدا را از بيم دوزخ مي پرستند،

 اين عبادت بردگان است و مردمي هم خدا را از روي شکر مي پرستند.

 اين عبادت آزادگان و بهترين عبادت است.

 

امام حسين (ع) فرمود: بخيل کسي است که از سلام کردن بخل ورزد.

 

به امام حسين (ع) عرض شد: بيم تو از پروردگارت چه فراوان است؟

 فرمود: در روز قيامت جز آنکس که در دنيا خوف خدا داشته کسي ايمن نيست.

 

شخصي نزد امام از کسي غيبت کرد، امام فرمود:

 اي فلاني دست از غيبت بردار زيرا غيبت نان و خورش سگهاي دوزخ است.

 

                             -------------------------------------

براي ديدن عكسهايي از حرمين مطهر روي ادامه مطلب كليك كنيد.

التماس دعا

 

ادامه نوشته

اللهم عجل لولیک الفرج  ×× قربان تا غدیر ... ××

 

 

سلام ...

میدونم مدتی است در حق تو و دوستانم بدی کرده ام ...

حقی که بر گردنم بود و نذری که به پایم نوشته بودند رو فراموش کرده بودم ...

تو را به نوشته هایت ... تو را به نیایشت ... تو را به دعای دلنوازت ... تو را به محیطی که هنوز

مرا مثل کبوتر دلباخته ات میکند قسم از گناهم بگذر ... !!!

 

از روزی که ابراهیم چاقو بر گلوی عزیز دلش اسمائیل گذاشت مردم نادان حیرت زده دیدند و

گذشتند نه عهد و عشق ابراهیم را دیدند و نه بزرگی خداوند را که در جواب ابراهیم چنین

کرد ... گذشتند و رفتند تا به دنیایشان برسند زمانه رفت و رفت و انسانها در خموشی و نا

آگاهی راه بی ثمرشان را رفتند و رفتند تا روزی که پیامبر ( ص ) دست علی ( ع ) را در دست

گرفت و فریاد کرد  " من کنت و مولا  فهذا علی مولا " بار دیگر تاریخ تکرار شد ...  پیامبر( ص )

میدانست این حرف همان چاقوی ابراهیم است اما برنده ... و این بار این چاقو

شمشیری است که به جای گلوی اسمائیل فرق علی ( ع ) را میشکافد ... مردم نادان باز هم

در خموشی به جای وفای به عهدشان شمشیر زهر آلود کردند و تیز ... این بار هدیه خداوند

گوسفند ابراهیم نبود بلکه وصال علی ( ع ) به پیامبر ( ص ) و فاطمه ( س ) بود ...

هنوز بعد از چند قرن بسیاری در نادانی و بسیاری بسوی رستگاری ٬ من نمی دانم ( ؟! ) راه گم کرده ام !

نمی خواهم از در این صحرای بی خبری بمانم ...!!! راه من به اندازه ی قربان تا غدیر است

« نه یک هفته » بلکه دلم سالهاست شایدم در عمق قرنهاست که نمی داند کجای زمانه

ایستاده و دعای تعجیل فرج میکند ؟! میترسم ... میترسم ... میترسم عهد من همانند نادانان و

دستانم همانند شمشیری عهدم را بشکند ... .

 

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان  

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان  

العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان  

 

«« قربان تا غدیرتان مبارک »» 

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

                           بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

     اَللّهُمَّ كُنْ لِوَليِّكَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلي ابآئِه

     في هذِهِ السّاعَهِ وَ في كُلِّ ساعَهٍ وَلِيًّا وَ حَافِظًا وَ قآئِدًا وَ ناصِرًا

     وَ دَليلًا وَ عَيْنًا حَتَي تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعًا وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلا

 

 

هر جمعه به جاده آبي نگاه مي كنم و در انتظار قاصدكي مي نشينم

 كه قرار است خبر گامهاي تو را براي من بياورد،

 گامهاي استوار و دستهاي سبزت را.

 اگر بيايي، چشمهايم را سنگفرش راهت خواهم كرد.

تو مي آيي و در هر قدم، شاخه اي از عاطفه خواهي كاشت

 و قاصدكي را آزاد خواهي كرد.

 تو مي آيي و روي هر درخت پر شكوه لانه اي از اميد براي كبوتران غريب خواهي ساخت.

 صداي تو، بغض فضا را مي شكافد. فضاي مه آلودي كه قلب چكاوكها

 را از هر شاخه درختش آويزان كرده اند. تو با دستهايت بر قلبهاي شقايق ها

 رنگ سبز اميد خواهي زد و با رنگ پر معناي دريا خواهي نوشت:" به نام خداي اميدها"!

تو مي آيي در حالي كه دستهايت پر از گلهاي نرگس است.

تو دل سرد يكايك ما را با نواهاي گرمت آفتابي مي كني و كعبه عشق را در آنها بنا خواهي كرد.

 دست نوازش بر سر ميخك هايي خواهي كشيد كه باد كمرشان را خم كرده است.

 تو حتي بر قلب كاكتوسها هم رنگ مهرباني خواهي زد.

تو مي آيي و با آمدنت خون طراوت و زندگي در رگهاي صبح جريان پيدا خواهد كرد...

تو مي آيي اي پسر فاطمه ، يوسف زهرا يا مهدي. به اميد آن روز!

 صبح بي تو رنگ بعد از ظهر يک آدينه دارد               بي تو حتي مهرباني حالتي از کينه دارد

 بي تو مي گويند تعطيل است کار عشقبازي            عشق اما کي خبر از شنبه و آدينه دارد

 جغد بر ويرانه مي خواند به انکار تو، اما           خاک اين ويرانه ها بويي از آن گنجينه دارد

 خواستم از رنجش دوري بگويم يادم آمد                  عشق با آزار خويشاوندي ديرينه دارد

 روي آنم نيست تا در آرزو دستي برآرم         اي خوش آن دستي که رنگ آبرو از پينه دارد

 در هواي عاشقان پر مي کشد با بيقراري           آن کبوتر چاهي زخمي که او در سينه دارد

                                        ناگهان قفل بزرگ تيرگي را مي گشايد

                                        آنکه در دستش کليد شهر پر آيينه دارد

 

اللهم عجل لولیک الفرج

                

                   بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

     اَللّهُمَّ كُنْ لِوَليِّكَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلي ابآئِه

     في هذِهِ السّاعَهِ وَ في كُلِّ ساعَهٍ وَلِيًّا وَ حَافِظًا وَ قآئِدًا وَ ناصِرًا

     وَ دَليلًا وَ عَيْنًا حَتَي تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعًا وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلا

 

 

ماه رمضان ماه نزول قرآن مبارک

 

این ماه مبارک اعمال بسیار دارد که شما را به مفاتیح الجنان ارجاع میدهیم.

در اهمیت و ارزش این ماه از حضرت رسول (ص) روایت است که:

هیچ مومنی نیست که ماه رمضان را برای خدا روزه بگیرد

جز اینکه خداوند برایش هفت خصلت واجب می کند .

اولا اینکه گوشتهای روییده شده حرام را در بدنش آب می کند

 دوم اینکه به رحمت خود نزدیکش می گرداند

 سوم کفاره پدرش آدم محسوب می شود

 چهارم خداوند سختی مرگ را بر او آسان می کند

 پنجم در روز قیامت از گرسنگی و تشنگی در امان است

 ششم خداوند عز و جل از میوه های پاکیزه بهشت به او می خوراند

 هفتم خدای عز و جل آزادی از آتش دوزخ به او عطا فرماید.

 

التماس دعا

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

فَتوَكلْ عَلَي اللهُ

 

حلول ماه پر برکت شعبان مبارک باد

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

 

اَللّهُمَّ كُنْ لِوَليِّكَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلي ابآئِه

في هذِهِ السّاعَهِ وَ في كُلِّ ساعَهٍ وَلِيًّا وَ حَافِظًا وَ قآئِدًا وَ ناصِرًا

وَ دَليلًا وَ عَيْنًا حَتَي تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعًا وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلا

 

 

وقايع مهم ماه شعبان

 

سوم شعبان : ولادت با سعادت امام حسين(ع)

چهارم شعبان : ولادت با سعادت حضرت ابوالفضل(ع)

پنجم شعبان : ولادت با سعادت امام زين العابدين(ع)

دهم شعبان : ورود آخرين توقيع امام عصر(عج) براي ابوجعفر سمري نائب چهارم آن حضرت

يازدهم شعبان : ولادت با سعادت حضرت علي اكبر(ع)

پانزدهم شعبان : ولادت آخرين حجت خدا ولي الله العظم حضرت بقيه الله ارواحنافداه

 

اين ماه نيز اعمال مشتركه و مخصوصي دارد كه خلاصه اي از آن را ذكر ميكنيم

 

اعمال مشترك ماه شعبان

 

بهترين دعاها و ذكرها در اين ماه استغفار كردن است.

 

1-    در هر روزي هفتاد مرتبه گفته شود:استغفرالله و اتوبه.

2-    در هر روز هفتاد مرتبه اين استغفار گفته شود.

استغفرالله الذي لا اله الا هو الرحمن الرحيم الحي القيوم و اتوب اليه.

 

3-    در هر روز هنگام ظهر و در شب نيمه ماه اين صلوات كه اول آن اين است خوانده شود:

اللهم صل علي محمد و آل محمد شجره النبوه...

 

4-    مناجات با خدا در اين ماه با مناجات كه از حضرت اميرالمومنين و ائمه معصومين عليم السلام روايت شده كه در ماه شعبان خوانده شود، مناجات شعبانيه:

اللهم صل علي محمد و آل محمد و اسمع ندائي.

 

5-    صدقه دادن در اين ماه اگر جه به نصف دانه خرما باشد،تا حقتعالي بدن او را به آتش جهنم حرام گرداند.

 

6-    در اين ما هزار مرتبه گفته شود:لااله الاالله ولا نعبد الا اياه مخلصين له الدين و لوكره المشركون(ثواب اين ذكر بسيار است از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش نوشته شود.)

 

7-    روزهاي دوشنبه و پنجشنبه اين ماه ،روزه گرفته شود تا در اين ماه بر آورده شود

 از روزه دار 20 حاجت دنيا و 20 حاجت از حاجتهاي آخرت او.

 

8-    در هر پنجشنبه اين ماه،دو ركعت نماز گذارد.در هر ركعت بعد از حمد 100مرتبه «توحيد» بخواند و بعد از سلام 100 مرتبه صلوات بفرستد و روزه در اين روز خيلي فضيلت دارد كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان خداوند متعال زينت مي كند آسمانها را،پس ملائكه عرض مي كنند:

خداوندا!بيامرز روزه داران اين روز را و دعاي آنها را مستجاب گردان.

 

9-    در اين ماه صلوات بر محمد و آل محمد زياد فرستاده شود.

 

10- از آخرين جمعه ماه تا بقيه ماه بسيار گفته شود:

 

اَللهم ان تكن غفرت لَنا فيما مضي من شعبان فاغرلنا فيما بغي منه.

 

 

اعمال شب نيمه شعبان

 

اين شب را «ليله البرات» و «ليله المباركه»و«ليله الرحمه» گويند

 و اين شب بعد از «ليله القدر» افضل ليالي است،حق تعالي قسم خورده

كه در اين شب سائلي را از درگاه خود رد نكند،مگر آنكه معصيتي از خدا بطلبد.

 

1- غسل است كه باعث تخفيف گناهان مي شود.

2- احياء اين شب به دعا و نماز و استغفار،چنانچه امام زين العابدين(ع) انجام مي دادند.

3- زيارت امام حسين (ع) است كه افضل اعمال اين شب و باعث

آمرزش گناهان است و هر كه خواهد با ارواح 124000 پيغمبر مصافحه كند، زيارت امام حسين (ع) كند و حداقل آن اينست كه به روي بام منزل رود به جانب راست و چپ نظر كند،پس سر به جانب آسمان كند :پس زيارت كند آن حضرت را با اين كلمات:

السلام عليك يا اباعبدالله السلام عليك يابن رسول الله(ص)السلام عليك و رحمه الله و بركاته.

4- دعاي كميل خوانده شود.

5- گفتن 100 مرتبه سبحان الله و صد مرتبه الحمدالله و صد مرتبه الله اكبر

 و صد مرتبه لااله الا الله كه سبب آمرزش گناهان و برآمدن حوائج است.

 

 

 

اعمال روز بيست و هفتم:

 

روزه اين روز و دو روز بعد كه متصل شود به ماه رمضان، ثواب بسيار دارد.

 

اعمال شب سي ام:

 

دو ركعت نماز ، كه در هر ركعت بعد از حمد ،10 مرتبه سوره اعلي و بعد از سلام ،100 مرتبه صلوات اللهم صل علي محمد و ال محمد بگويد.

 

 

شناخت مختصري از زندگاني امام مهدي (عج)

 

دوازدهمين پيشواي معصوم،حضرت حجه بن الحسن المهدي،امام زمان (عج) در نيمه شعبان سال 255 هجري در شهر «سامرا» ديده به جهان گشود.او همنام پيامبر اسلام(م ح م د) و همكنيه آن حضرت (ابوالقاسم)است. ولي پيشوايان معصوم از ذكر نام اصلي او نهي فرموده اند.

از جمله القاب آن حضرت،حجت،قائم،خلف صالح،صاحب الزمان، بقيه الله است و مشهورترين آنها «مهدي» مي باشد.

پدرش پيشواي يازدهم امام حسن عسكري (ع) و مادرش،بانوي گرامي نرجس است كه بنام «ريحانه»،«سوسن»،«صقيل» نيز از او ياد شده است. ميزان فضيلت و معنويت نرجس خاتون تا آن حد والا بود كه«حكيمه» خواهر امام هادي (ع) كه خود از بانوان عاليقدر خاندان نبوت بود، او را سرآمد و سرور خاندان خويش، و خود را خدمتگزار او مي ناميد.

حضرت مهدي دو دوره غيبت داشت:يكي كوتاه مدت(غيبت صغري) و ديگري دراز مدت(غيبت كبري).اولي از هنگام تولد تا پايان دوران نيابت خاصه ادامه داشته و دومي، با پايان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قيام آن حضرت طول خواهد كشيد.

 

 

فايده وجود امام در عصر غيبت چيست؟

پيامبر اسلام در پاسخ اين پرسش كه آيا شيعه در زمان غيبت از وجود قائم فايده اي مي برند؟فرمود: بلي، سوگند به پروردگاري كه مرا به پيامبري برانگيخت، در دوران غيبتش

 از او نفع مي برند و از نور ولايتش بهره مي گيرند، همانگونه كه

از خورشيد به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده مي كنند.

 

 

 

رمز باطني نماز

 

چرا دوبار سجده مي كنيم؟

 

شخصي از امير مومنان (ع) سوال كرد كه معناي دو سجده پياپي در نماز چيست؟

امام در جواب فرمودند: وقتي در سجده اول سر به سجده مي گذاريم بدان معناست كه

 ما از همين خاكيم و هنگامي كه سر از سجده دوم بر مي داريم بدان معناست كه بار

 ديگر از همين خاك بر انگيخته مي شويم. با اندك تاملي در ميابيم كه سجده ، فقط

دو بار سر بر مهر نهادن و برداشتن و ذكر گفتن نيست. ترسيم و نمايش مراحل مختلفي

كه در پيش روي انسان قرار دارد، يكي از رازهاي سجده است.  ما انسانها از خاكيم و از همين خاك هم آفريده شده ايم (منها خلقناكم) و ما دوباره به اين خاك بر مي گرديم (و فيها نعيدكم) و مجددا از اين خاك بر انگيخته مي شويم (و نها نخرجكم تاره اخري).اينها گوشه هايي از رازها و رمزهاي نماز و سجده است.براستي كه سجده چه فضاي معنوي و

 زيبايي را ترسيم مي كند و چه آثار ارزنده تربيتي را مي تواند در پي داشته باشد.

 

زمزمه فراق

 

ليت شعري اين استغقرت بك النوي بل اي ارض تقلك اوثري ابر ضوي او غيرها ام ذي طوي

«كاش مي دانستم تا كجا دوريت سر كشيده است، بلكه كدام زمين يا خاك تو را در بر گرفته است؟»                                                                                                                                                 

                                                                                                                  دعاي ندبه

 

در سري نيست كه سوداي سر كوي تو نيست

                 دل سودا زده را جز هوس روي تو نيست

عارفان را ز كمند گريزي نبود

                  دام اين سلسله جز حلقه گيسوي تو نيست

 

 

قال الصادق(ع):

طوبي لشيعه قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبته و المطيعين له ظهوره اولئك اولياء الله لا خوف عليهم و لا يحزنون.

 

خوشا به حال شيعه قائم(عج) ما، كه منتظر ظهورش هستند در زمان غيبتش و

 مطيعش هستند در ظهورش. آنها اوليائ خدا هستند كه نه خوفي دارند و نه حزني دارند.

 

 

 

 

اللهم عجل لولیک الفرج ...  ( درد و دل با آقا )

 

سلام آقا ... نمیدونم از کجا بگم :

از روز ساختن این وب که به عشق شما بود ...!!! یا از گناههای زیادم ... از روی سیاهم ...!!!

آقا امروز پدرتون رو شهید کردن ... دلم گرفت ...!!!

اما آقا امروز دل پدرت گرفته ... آخه عزادارای پدرتون رو امروز به خون کشیدن ...!!!

آقا یادت میاد هفته ی پیش اومدم جمکران ... امروز دوباره دلم میخواد بیام ...!!!

آقا جون نمیبینی خستگیه بچه های بیگناه رو ؟!

آقا جون نمیبینی درموندگیه مردای غریب و خسته رو ؟!

آقا جون روز تولد اسلام داره میاد ...

آقا جون بیا و به این مردم خسته ی دنیا تولد دوباره بده ...!!!

آقا جون دل همه براتون تنگه به خدا ...!!!

آقا جون بابام میگه آقامون یار میخواد ... یار خدایی ...!!!

ببین آقا این بچه ها به عشق شماست که مینویسن ...!!!

یه عشق خدایی بسه واسه نابودیه یه دنیای شیطانی آقا جون ...!!!

تو دل همه ی ما خوابیده این عشق خدایی آقا جون ...!!!

 

" اللهم عجل لولیک الفرج "

 

اللهم عجل لولیک الفرج

فتَوَکَّل عَلَی اللهُ

 

 در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم

      بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم   

 

       به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم    

    به گفتگوی تو خیزم به جستجوی تو باشم

 

 

 

                                                      بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

 

اَللّهُمَّ كُنْ لِوَليِّكَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلي ابآئِه في هذِهِ السّاعَهِ وَ في كُلِّ ساعَهٍ وَلِيًّا وَ حَافِظًا وَ قآئِدًا وَ ناصِرًا وَ دَليلًا وَ عَيْنًا حَتَي تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعًا وَ تُمَتِّعَهُ

فيها طَويلًا

 

 

 

دعاي هر روز ماه رجب

(خوانده شود صبح و شام بعد از نمازهاي روز وشب)

 

بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ

يا مَن اَرجوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ امَنُ سَخَطَهُ كُلِّ شَرٍّ يا مَنْ يُعْطِي الْكَثيرَ بالْقَليلِ يا مَنْ يُعْطي مَنْ سَئلَهُ يا مَنْ يُعْطي مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَهً اَعْطِني بِمَسْئَلَتي اِيّاكَ جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الْاخِرَهِ وَاصْرِفْ عَنّي بِمَسْئَلَتي اِيّاكَ جَميعَ شَرِّالدُّنْيا وَ شَرِّالْاخِرَهِ فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقوُصٍ ما اَعْطَيْتَ وَ زِدْني مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ راوي گفت پس گرفت حضرت (امام صادق (ع)) محاسن شريف خود را در پنجه چپ خود و خواند اين دعا را به حال التجا و تضرّع بحركت دادن انگشت سبّابه دست راست پس گفت بعد از اين

 ياذَاالْجَلالِ وَالْاِكْرامِ يا ذَاالنَّعْماءِ وَالْجُودِ يا ذَاالْمَنِّ وَ الطَّولِ حَرِّمْ شَيْبَتي عَلَي النّارِ

 

  

ترجمه دعا:

 

به نام خداوند بخشنده مهربان

 

اي خدائيكه از او اميد هر خير و احسان دارم  و نزد هر شرّي از خشم او ايمني ميجويم اي آنكه عطا ميكني بسيار را بكم اي آنكه هر كه سئوال كند عطا ميكني اي آنكه به هر كه سئوال نكند و ترا هم نمي شناسد باز از لطف و رحمتت عطا ميكني مرا كه از تو درخواست ميكنم جميع خوبيهاي دنيا وجميع خوبيهاي آخرت را عطا فرما زيرا اعطاي تو بي نقص است و از فضل و كرمت بهره من بيفزاي اي خداي كريم*اي صاحب جلال و بزرگواري اي صاحب نعمتها و جود اي صاحب عطا و كرم به كرمت محاسنم را بر آتش دوزخ حرام گردان .

 

 

  

فضيلت ماه رجب

 

اين ماه و ماه شعبان و ماه رمضان در شرافت تمامند و روايت بسيار در فضيلت آنها وارد شده .

ازحضرت رسول اكرم (ص) روايت شده كه ماه رجب ماه بزرگ خداست و ماهي در حرمت و فضيلت بآن نمي رسد،كسي كه يكروز از ماه رجب را روزه دارد مستوجب خوشنودي بزرگ خدا گردد و غضب الهي از او دور گردد و دري از درهاي جهنم بر روي او بسته گردد.

 

از حضرت موسي بن جعفر(ع) نقل شده است كه هر كه يكروز از ماه رجب را روزه بدارد آتش جهنم يكساله راه از او دور شود و هر كه سه روز از آن را روزه دارد بهشت او را واجب گردد و همچنين فرمود كه رجب نام نهريست در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر،هركه يك روز از رجب را روزه دارد البته از آن نهر بياشامد.

 

حضرت رسول(ص) فرمود ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در اين ماه بسيار طلب آمرزش كنيد كه خدا آمرزنده و مهربان است و رحمت خدا بر امت من بسيار ريخته مي شود پس بسيار بگوئيد: اَسْتَغّفِرُاللهَ وَاَسْئَلُهُ التَّوبَهَ

 

 

لَيله الرّغائب

 

شب جمعه اول ماه رجب را ليله الرّغائب ميگويند و براي آن عملي از حضرت رسول(ص) وارد شده با فضيلت بسيار كه بسبب آن گناهان بسيار آمرزيده مي شود و آنكه هركه اين نماز را بگذارد چون شب اول قبر او شود حقتعالي بفرستد ثواب اين نماز را بسوي او به نيكوتر صورتي با روي گشاده و درخشان و زبان فصيح پس با وي گويد اي حبيب من بشارت باد تو را كه نجات يافتي از هر شدت و سختي .گويد تو كيستي بخدا سوگند كه من روئي بهتر از روي تو نديدم و كلامي شيرينتر از كلام تو نشنيده ام و بوئي بهتر از بوي تو نبوئيدم .گويد من ثواب آن نمازم كه در فلان شب از فلانماه از فلانسال بجا آوردي آمدم امشب نزد تو تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهايي تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دميده شود من سايه بر سر تو خواهم افكند در عرصه قيامت .

پس خوشحال باش كه خير از تو معدوم نخواهد شد هرگز.

 

وكيفيت آن نماز چنين است:

 

روز پنجشنبه اول آنماه را روزه ميداري چون شب جمعه داخل شود مابين نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز ميگذاري هر دو ركعت به يك سلام و در هر ركعت از آن يكمرتبه حَمد و سه مرتبه اِنّا اَنْزَلْناهُ و دوازده مرتبه قُلْ هُوَ اللهُ اَحَدٌ ميخواني و چون فارغ شدي از نماز هفتاد مرتبه ميگوئي اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّدٍالنَّبِيِ الْاُمّيِ وَ عَلي الِهِ پس بسجده ميروي و هفتاد مرتبه ميگوئي:

 سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَهِ وَالرُّوحِ پس سر از سجده بر ميداري و هفتاد مرتبه ميگوئي رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّكَ اَنْتَ الْعَلِيُّ الْاَعْظَمُ پس باز بسجده ميروي و هفتاد مرتبه ميگوئي: سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَهِ وَالرُّوحِ پس حاجت خود را ميطلبي كه اِنشاءالله برآورده خواهد شد.

 

 

 

 

سايراعمال ماه رجب

 

(روايات از حضرت رسول(ص) در مورد اعمال اين ماه بسيار است كه به مواردي از آن اشاره ميكنيم)

از حضرت رسول(ص) روايت شده كه هركه در ماه رجب صد مرتبه بگويد:

 اَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذي لا اِلهَ اِلّا هُوَ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ اَتوُبُ اِلَيْهِ و ختم كند آن را بصدقه، حقتعالي براي او برحمت و مغفرت و كيسكه چهارصد مرتبه بگويد بنويسد براي او اجر صد شهيد.

و نيز از آن حضرت روايت است كه كسيكه بگويد در ماه رجب هزار مرتبه

 لا اِلهَ الَّا اللهُ بنويسد خداوند عزّ و جلّ براي او صد هزار حسنه و بنا فرمايد براي او صد شهر در بهشت.

از حضرت رسول (ص)روايت است براي خواندن قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ ده هزار مرتبه يا هزار مرتبه يا صد مرتبه در ماه رجب و نيز روايت شده كه هر كه در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه قُلْ هُوَاللهُ اَحَدٌ بخواند براي او نوري باشد در قيامت كه او را به بهشت بكشاند.

 

 

 

 اِلـــتمـاسِ دُعـــآ

 

 

  

                 گفتم شبي به مهدي كز تو نگاه خواهم

                                  گفتا که من هم از تو ترک گناه خواهم

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 

اللهم انا  نرغب اليك  في دولة كرِيمة تعز بها الاسلام و اهله و تذل بها النفاق و اهله   پروردگارا  !  ما را آرزوي آستان قرب تو در دولت كريمانه يارست  همان كه اسلام و يارانش را شوكت بخشد و دوروئي و اهلش را   ذلت

 

  اگر چه آيينه چو جام لعل شکستم 

  ز خون ديده به هر قطره نقش روي تو بستم

  از آشيان ندامت چو مرغ آه پريدم

  بر آستان ملامت چو گرد راه نشستم

  کرا شناختم اگر زين پس تو را نشناسم

  که را پرستم اگر بعد از اين تو را نپرستم

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

احاديثي از حضرت فاطمه زهرا (س)

 

 

*من أصعد إلي الله خالص عبادته ، أهبط الله عزوجل إليه أفضل مصلحته .

 

كسي كه عبادتهاي خالصانه خود را به سوي خدا فرستد ، پروردگار بزرگ بهترين مصلحت او را به سويش فرو خواهد فرستاد .

 

 

**أصبح علي بن أبيطالب (ع ) ذات يوم ساغبا ، فقال : يا فاطمة هل عندك شيء تغذينيه ؟ قالت (ع ) : لا والذي أكرم أبي بالنبوة و أكرمك بالوصية ما أصبح الغداة عندي شيء ، و ما كان شيء أطعمناه مذ يومين إلا شيء كنت أؤثرك به علي نفسي و علي ابني هذين الحسن و الحسين . فقال علي (ع ) : يا فاطمة ألا كنت أعلمتيني فأبغيكم شيئا ؟ فقالت (ع ) : يا أباالحسن إني لأستحيي من إلهي أن أكلف نفسك ما لا تقدر عليه .

 

در يكي از روزها ، صبحگاهان امام علي (ع ) فرمود : فاطمه جان آيا غذايي داري تا از گرسنگي بيرون آيم ؟ پاسخ دادند : نه ، به خدايي كه پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزيد سوگند ، دو روز است كه در منزل غذاي كافي نداريم و در اين مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجيح دادم . امام (ع ) با تأسف فرمودند : فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادي تا به دنبال تهيه غذا بروم ؟ حضرت زهرا (ع ) فرمودند : اي اباالحسن ، من از پروردگار خود حيا مي كنم كه چيزي را كه تو بر آن توان و قدرت نداري ، درخواست نمايم .

 

 

 

***إذا حشرت يوم القيامة أشفع عصاة أمة النبي ( صلي الله عليه و آله ) .

 

آنگاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم ، از گناهكاران امت پيامبر ( صلي الله عليه و آله ) شفاعت خواهم كرد .

 

مناجاتی با امام زمان(عج)

تاريكي شب همه جا را فراگرفته، سكوت بر همه جا حاكم شده و من در گوشه اي نشسته ام و به او مي انديشم، به اينكه اگر روزي او را ببينم به او چه خواهم گفت؟

به راستي چه سخت است سخن گفتن در مقابل خورشيد وجودش و چه حيف است لحظه هاي با او بودن را به تاراج زمان دادن. پس اگر روزي او را ببينم فقط و فقط به تماشايش خواهم نشست، آري به تماشايش.

شرم دارم از رویش با این همه گناه.

به يكباره دلم سخت گرفت، از اين كه او را نمي بينم و اينگونه بي حاصل زندگي ميكنم.

با يادش هواي دلم سخت طوفاني است و بغضي سنگين گلويم را مي فشارد.

 

 

            كي ظهور مي كني ، تو ، آفتاب عالم آرا؟

          كي ظهور مي كني تو اي فروغ جاوداني؟

           حاجتي ندارم از تو ، جز تبسم ظهورت

کی غبار غیبت را از دلم تو می تکانی؟!

 

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

يا رسول الله      يا رسول الله

محمد (ص) مي آيد .

محمد (ص) در ماه «ربيع» مي آيد. و همراه با خود، ربيع قلوب و بهار جان ها و طراوت ايمان را به همراه مي آورد .

محمد (ص) مي آيد .

از نسل ابراهيم بت شكن، از سلاله پاكان، از دامن  «آمنه» عفيف ، از مكه معظمه ، از خانه خدا ... .

مي آيد ...

تا ديده هاي كور را بينا سازد ،

تا خفتگان را بيدار كند ،

تا بندگان «دنيا» را ، سروران «آخرت» نمايد ،

تا افق هاي دوردست تري را در چشم انداز كوته نظران «نقد انديش» و «نزديك بين» به تماشا بگذارد

 

مي آيد ...

و با آمدنش براي ملت ها حيات مي آورد ، و براي مشتاقان ، ارمغاني از معنويت و اخلاق .

آري ... مي آيد ، مي آيد ، محمد ( ص ) مي آيد ،

تا قلب هاي خسته بجوشند

تا دست هاي بسته بكوشند

تا نسل هاي تشنه و محتاج

از زمزم حيات ، بنوشند

تا چشمه هاي اشك ، بخشكد

از چشم و چهره هاي يتيمان

تا غنچه هاي خنده برويد

بر ساحل لبان اسيران

تا ...

يا رسول الله

 

صلوات و رنج ‏شيطان

روزى پيامبر اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و آله از راهى عبور مى‏كرد. در راه شيطان را ديد كه خيلى ضعيف و لاغر شده است. از او پرسيد: چرا به اين روز افتاده ‏اى؟ گفت: يا رسول ‏الله از دست امت تو رنج مى‏برم و در زحمت‏ بسيار هستم . پيامبر فرمودند: مگر امت من با تو چه كرده ‏اند ؟  گفت: يا رسول ‏الله، امت ‏شما شش خصلت دارند كه من طاقت ديدن و تحمل اين خصايص را ندارم . اول اين كه هر وقت ‏به هم مى‏ رسند سلام مى‏كنند. دوم اين كه با هم مصافحه - دست دادن- مى ‏كنند. سوم آن كه ، هر كارى را كه مى‏ خواهند انجام دهند «ان‏ شاء الله» مى ‏گويند ، چهارم از اين خصلت ها آن است كه استغفار از گناهان مى ‏كنند ، پنجم اين كه تا نام شما را مى‏  شنوند صلوات مى‏فرستند و ششم آن كه ابتداى هر كارى « بسم الله الرحمن الرحيم‏» مى‏ گويند.

 

فخر دو جهان خواجه فرخ رخ اسعد

مولاى زمان مهتر صاحبدل امجد

 

آن سيّد مسعود و خداوند مؤيد

 پيغمبر محمود، ابوالقاسم احمد

 

وصفش نتوان گفت ‏به هفتاد مجلد

اين بس كه خدا گويد:« ما كان محمد»

 

يا رسول الله