این هم یک مثنوی دیگر از خواهرزاده عزیزم
که به خاطر ..............از بیان مطلب
قبلی صرف نظر کردم
اعظم عباسی
ما بسوی آسمانها می رویم
سوی آرام دل وجان می رویم
ما به سوی معنی گل می رویم
سوی صد درد وتحمل می رویم
ما به آواز کبوتر زنده ایم
با امید وعشق وباور زنده ایم
ما نگاه خسته ای را دیده ایم
رنگ اندوه از تماشا چیده ایم
ما به خود قول رهایی داده ایم
لیک اندر چاه غم افتاده ایم
ما اسیر درد و آهی مبهمیم
ما به دور از روح پاک مریمیم
ما تمام شب خدایا گفته ایم
ما به فصل عاشقی بشکفته ایم
ما ز عمر نو بهاران خسته ایم
از غرور کوهساران خسته ایم
ما غمین از ناله نیلوفریم
آرزومند سکوتی دیگریم
ما عبور تند باد سر کشیم
ما چو خاکستر به زیر آتشیم
ما پر از اندوه وپر دردیم چوعشق
در سرای عاشقی مردیم چو عشق
ما چو ابر نو بهاران می شویم
هم نوای ابر وباران می شویم
ما دل خود را تماشا کرده ایم
تیرگی را زود حاشا کرده ایم
ما سرود تازه ای را خوانده ایم
بر سر بیراهه غم مانده ایم
ما خدا را در هیاهو دیده ایم
در شعوری محض ونیکو دیده ایم
ما به پرواز خیالی زنده ایم
با دل پاک وزلالی زنده ایم
کاشکی با ما کمی صحبت کنی
درد ما را با خودت قسمت کنی
کاشکی ما شوق نابی داشتیم
در سیاهی آفتابی داشتیم
ما به مهر سینه ها سر می زنیم
تا دیار عاشقی پر می زنیم
ما گهی شاد وگهی افسرده ایم
دل به عشق بی ریا بسپرده ایم
ما پرازحرفیم وسر شار غمیم
ما پر از صد شوق وشور مبهمیم
سلام .. شعر قشنگی نوشتی ... واقعا :::
ما پر از حرفیم و سر شار غمیم ...
ما پر از صد شوق و شور مبهیم ....
خیلی خیلی قشنگه ... در پناه حق
از اینکه سر زدی ممنون/شعر زیباییه پاینده وپیروز باشی
سلام خدمت دوست عزیزم آقای عباسی......
از شنیدن در حال از دست دادن بینائی خواهر زاده شما بسیار ناراحت شدم از خداوند برای او و تمام مریض ها شفاعت آرزو می کنم..................................
زبان از گفتن و تمجید این مثنوی عاجز است//////////////////////
همیشه شاد زی
سلام. امید همواره در مسیر زندگی چراغ روشنایی راه ماست.
سلام دوست گرامی از اظهار لطفتون بسیار سپاسگزارم
به خواهر زاده عزیزتان به خاطر طبع لطیف و پاکش تبریک
میگویم و به شما به خاطر داشتن او .
برای اعظم عزیز هم از خدای مهربان آرزوی شفای عاجل دارم
تا بتونه در کنار چشم دل با چشم سر هم زیبائی های دنیا رو
ببینه و دیگران رو هم در دیدنی بهتر یاری کنه .
منتظر خبر بهبودی کاملش هستم و براش دعا می کنم .
حق نگهدارتان
غم عشق ترا, دلهای ویران خانه بایستی
که آن گنج است و جای گنج در ویرانه بایستی
به آسانی نشاید زین دو ره پی برد بر مقصد
ره دیگر, میان کعبه و بتخان بایستی
به دل دادند شوق ناله این را , سوختند آن را
که گل را عندلیب و شمع را پروانه بایستی
سر زلف دلاویز بتی, زان دام دلها شد
که زنجیری به پای هر دل دیوانه بایستی
به یاد افسانه مهر و وفا دارم بسی, اما
ترا ای بی وفا گوشی به این افسانه بایستی
به ترک باده, پیمانه بسته ام با زاهد و اکنون
برای امتحان من, یکی پیمانه بایستی!
موفق و پیروز باشی استاد گرامی در پناه حق
با سلام وبهترین آرزوها.امروز اتفاقی با وب تو آشنا شدم.از بخت خوب خود سپاسگزارم.به قول حافظ ( از بخت شکر دارم واز روزگار هم ).بابت مشکلی که خواهرزاده شما دارد متاسفم.امیدوارم روزگار آنگونه باشد که ایشان می خواهد.شاید این هم لطفی باشد که او این همه آلودگی را در این جهان نبیند .نمی دانم.با اجازه به شما لینک خواهم داد.
سلام وبلاگ وشعرهای قشنگی دارید
bedrood dash abas sharhe zibayhe azem ra khandam az nazarathe doostan khoshhall shodam baz ham sharhayhe azam rah dar website khodat bogzar maham omeed dareem azam roozee beenaehe khod ra baz yabad doost va braderat saeid
سلام گرم و پر از مهر من به برادر بزرگوارم که در انسویه این کره خاکی لطفشان شامل حالمان گردید.
سعید جان به خدا خوشحال میشم که میای سر میزنی ؛امشب بهت زنگ زدم رو مسیج بودی.دوست داشتم صدای گرمت را بشنوم که از این نعمت محروم ماندم .
چشم شعر های اعظم یا به عبارتی غم نامه های او را مینویسم بلکه دل خود را تسکینی دهم.به امید دیدار در ایران
آزاد از جهل و درد
سلام
بله لینکمو دیدیم متشکرم
از برداشت های قشنگت ممنون
همینطور به خاطر لطفی که نسبت به شعرای من داری ممنونم من مجموعه دومم زیر چاپه به نام غریبانه و من البته ۵ مجموعه اماده چاپ دارم بارزم می بینمت ممنونم دوست عزیز
سلامی به گرمای خورشید عالمتاب:
بسیار زیبا است .عجب خواهر زاده هنرمندی دارید.امیدوارم ایشان همیشه موفق باشند .من خیلی از نوشته های این عزیز لذت می برم و غرق در مفهوم اشعارش می شوم.
به شمابرای داشتن این خواهر زاده عزیز تبریک می گوییم.
برای اعظم جان دعا می کنم .از شنیدن این موضوع خیلی متاسف شدم .خیلی زیاد ناراحت هستم .از صمیم قلبم برای این عزیز دعا می کنم تا حالشون خوب بشود.توکل کنید به خدا
به اعظم بگو :نازنین دوستت داره و همیشه برات در نمازش دعا می کنه و به یادت هست و آرزوی موفقیت و خوشی برات دارد.خدا گر ببندد دری را در دیگری باز می شود
نمی شه با خدا مبارزه کرد /باید راضی بود به رضای خدا
اگر از دست من کمکی بر می آید /دریغ نمی کنم