انتظار خبری نیست مرا
نه زیاری نه ز دیار و دیاری - باری
.برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
.برو آنجا که تو را منتظرند
!قاصدک
.در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم می گوید
که دروغی تو دروغ
که فریبی تو فریب
« مهدی اخوان ثالث »