شاملو

برای چهارمین بار قبر بزرگ مرد

آزاده ایران ویران شد

ع.سربدار

من بامداد سرانجام

خسته

بی آنکه جز با خویشتن به جنگ برخاسته باشم

هر چند جنگی از این فرساینده تر نیست

که بیش از ان باره برانگیزی

آگاهی

که سایه عظیم کرکسی گشوده بال

بر سر این میدان گذشته است

تقدیر از تو گدازی خون آلود در خاک کرده است

وترا

از شکست ومرگ

گریز نیست

آری ..... این بامداد را

هرگز غروبی نیست.....!

احمد شاملو