عروس وطن

نیمه شبم رادر گریز از خود ؛ از تنهایی در حال به تاریخ شعرای
 این مرز و بوم پناه جستم که به ناگه چشمم به این شعر افتاد
که در سال ۱۳۲۱ توسط داراب افسر بختیاری سروده شده .پنداشتم
 که زبان حال این زمان است؛ ویا نه؛ ما در ان زمان  زندگی ؛ نه روز مرگی  میکنیم
 و سال ؛ سال ۱۳۸۴  است ؛ نه ؛ ۱۳۲۱ نه ؛ ۱۳۸۴ مگر فرقی هم می کند
زمانی  اسکندر تخت جمشیدمان را به آتش حسادت می کشد به خاطر معشوقه اش
و زمانی  انرا  به زیر آب مدفون خواهندش  به خاطراینکه میتوانند
واین شاید از بخت یاری ماست که ازآن زمان  تا به حال؛ وطنمان همواره 
 در هجوم تند باد های هولناک وتاخت وتاز سرکشان و طاغیان
 قرار بگیرید ؛ و همواره تکرار کند تاریخمان  حرکتش را به قهقرا 

ع.سربدار


عروس وطن

سیم بری از لب دریا رسید 
از تو چه پنهان کمرم را برید
از مژه اش خنجر خونریز داشت
 روی خوش وموی دلاویز داشت
هر طرف آن ماه جبین می گذشت 
رهزن دل؛  آفت دین می گذشت   
صورت او چون مه تابنده بود
راستی او عمر شتابنده بود
داشت دو ابرو چو دو شمشیر تیز
تا بکند پیکر من ریز ریز
رنگ رخش  همچو رخ ارغوان
ناز وکرشمه به رکابش روان
صحبت او صحبت  جان پرور است
صحبت خوبان سخنی دیگر است
غمزه او بر دلم آشوب کرد
با دل من کرد ولی خوب کرد
بوالعجب این بود که آزرده بود
زار وسر افکنده وپژمرده بود
روح و روانش همه پر درد بود
رنگ رخش چون رخ من زرد بود
تو وسیاهی به سر افکنده بود
دست بلورین به بر افکنده بود
گریه کنان ماه ختن می گذشت
مویه کنان از بر من  می گذشت
گفتمش ای نور دل و دیده ام
ای بت عیار ستم دید ه ام
از چه سبب چهره تو زرد شد
وین دل پر مهر تو پر درد شد
لطف کن ونام بیان کن به من
گفت : مرا نام ؛ عروس وطن
گفتمش : از چیست ترا قیل وقال
گفت : بنالم ز فراق شما
گفتمش : این دیده گریان زچیست
ناله تو وین دل بریان ز چیست
گفت :  بنالم زمآل شما
گریه من هست به حال شما
سست شده پایه فرهنگیان
رفته به گل پای خر لنگیان
مثل فلانی که شده کاسه لیس
بند قبایش بود از انگلیس
دستکشش مال پروسی بود
پای چپش چکمه روسی بود
ملت ایران که همه بنده اند
بنده بی مزد سر افکنده اند
تخم نفاقی است که خود کاشتیم
این ثمر از اوست که برداشتیم
زلف همی کند وهمی داد  باد
زد  به سر و گفت :کنید
 اتـحـ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد

برگزیده از دیوان
داراب افسر بختیاری