وصیت داریوش کبیر و منشور ...


منم کوروش ، شاه بزرگ ، شاه شاهان
شاه چهار گوشه جهان ، شاه داد گر آنگاه که به آرامی
وارد بابل شدم همه مردم گامهای
مرا با شاد مانی پذیرفتند 
من برای صلح کوشیدم ، من برده
داری را بر انداختم و به بدبختی های
 آنان پایان بخشیدم . من فرمان دادم
 هر کس در مذهب و
پرستش خدای خود آزاد باشد
. تمام شهرهایی را که ویران شده بود
 آباد کردم . فرمان دادم
همه معبد هایی را که
بسته شده بود بگشایم
تمام خدایان را به معابد باز گرداندم 
تمام مردمانی را که آواره شده بودند
 به شهر هایشان باز گرداندم
و خانه هایی را که ویران شده بود
آباد کردم . من برای همه 
جامعه ای آرام مهیا ساختم


*************************
اینک که من از این دنیا می روم 25 کشور جزو امپراتوری ایران است و در تمام این
کشورها پول ایران رواج دارد 

و ایرانیان در آن کشورها دارای احترام هستند و مردم کشورها نیز در ایران دارای احترام می باشند
.


جانشین من خشایارشا باید مثل من در حفظ این کشورها بکوشد
راه نگهداری این کشور ها این است که در امور داخلی

آنها مداخله نکند و مذهب و شعائر آنها را
محترم بشمارید.

 

اکنون که من از این دنیا می روم تو 12 کرور دریک زر در خزانه سلطنتی داری


 و
این زر یکی از ارکان قدرت تو می

باشد زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست

 
بلکه به
ثروت نیز هست .
البته به خاطر داشته باش که تو باید به این ذخیره

بیفزائی نه اینکه از آن بکاهی من نمی گویم که
 
در مواقع ضروری از ان برداشت نکن زیرا قاعده این زر
د
ر خزانه آن

است که در هنگام ضرورت از آن برداشت شود
 
اما در اولین فرصت
آ
نچه برداشتی به خزانه برگردان مادرت آتوسا بر

من حق دارد پس پیوسته وسایل رضایت خاطرش را فراهم کن
.


ده سال است که من مشغول ساخت انبارهای
 
غله در نقاط مختلف کشور هستم و من روش ساختن این انبارها را که با

سنگ ساخته می شود و به شکل استوانه است
 
در مصر آموختم چون انبارها پیوسته تخلیه میشود حشرات در آن بوجود

نمی آیند و غله در این چند سال می ماند بدون
 
اینکه فاسد شود و تو باید بعد از من به ساختن انبارهای غله ادامه دهی تا

اینکه همواره آذوقه دو یا سه سال کشور در
 
انبارها موجود باشد
هر
ساله بعد از اینکه غله جدید بدست  آمد از غله

موجود در انبارها برای تامین کسر خواربار
 
استفاده کن و غله جدید را بعد از اینکه بوجاری شد به انبار منتقل نما و به

این ترتیب تو هرگز برای آذوقه در این مملکت
 
دغدغه نخواهی داشت ولو دو یا سه سال
پیاپی خشکسالی شود .

 

هرگز دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی
 
نگمار برای آنها همان مزیت دوست بودن با تو کافی است چون اگر

دوستان و ندیمان خود را به کارهای مملکتی
 
بگماری و آن به مردم ظلم کنند و استفاده نامشروع نمایند نخواهی توانست

آنها را به مجازات برسانی چون با تو دوست هستند

و تو ناچاری که رعایت دوستی بنمایی
.

 

کانالی که من میخواستم بین شط نیل و دریای سرخ بوجود بیاورم
 

هنوز به اتمام نرسیده و تمام کردن این کانال از نظر

بازرگانی و جنگی خیلی اهمیت دارد و تو باید کانال
 
را به اتمام برسانی و عوارض عبور کشتی ها از
آ
ن کانال نباید

آنقدر سنگین باشد که ناخدایان کشتی ها ترجیح بدهند که از آن عبور نکنند
.

 

کنون من سپاهی به طرف مصر فرستادم تا اینکه در این قلمرو ایران نظم و امنیت

برقرار کند ولی فرصت نکردم سپاهی

به یونان بفرستم و تو باید این کار را انجام بدهی
.
با یک ارتش نیرومند به یونان حمله

کن  و به یونانیان بفهمان که پادشاه ایران قادر است مرتکبین فجایع را تنبیه کند

 

توصیه دیگر من به تو این است که هرگز دروغگو و متملق را به خود راه نده چون هر

دوی آنها آفت سلطنت هستند و بدون ترحم دروغگو را از خود دور نما.

 

هرگز عمال دیوان را بر مردم مسلط نکن و برای اینکه عمال دیوان به مردم مسلط

نشوند برای مالیات قانونی وضع کردم

که تماس عمال دیوان را با مردم خیلی کم کرده است
 
و اگر این قانون را حفظ کنی

عمال حکومت با مردم زیاد تماس نخواهند داشت
.

 

افسران و سربازان ارتش را راضی نگهدار و با انها
 
بدرفتاری نکن اگر با انها بد رفتاری کنی آنها نخواهند توانست

معامله متقابل کنند اما در میدان جنگ تلافی خواهند کرد
 
ولو به قیمت کشته شدنشان باشد و تلافی آنها این طور خواهد

بود که دست روی دست می گذارند و تسلیم می شوند


 تا اینکه وسیله شکست خوردن تو را فراهم نمایند
.

 

امر اموزش را که من شروع کرده ام ادامه بده و بگذار
 

اتباع تو بتوانند بخوانند و بنویسند تا اینکه فهم و عقل آنها بیشتر

شود و هر قدر که فهم و عقل انها زیادتر شود تو با اطمینان بیشتری می توانی


سلطنت کنی.
 همواره حامی کیش یزدان پرستی باش


 اما هیچ قومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته به خاطر

داشته باش که هرکس باید آزاد باشد که از هر کیش که میل دارد پیروی کند
. 

 

بعد از اینکه من زندگی را بدرود گفتم بدن من را بشوی
 

و آنگاه کفنی را که خود فراهم کرده ام بر من بپیچان و در تابوت

سنگی قرار بده و در قبر بگذار. اما قبرم را مسدود نکن

 تا هر زمان که می توانی وارد قبر من بشوی و تابوت سنگی

مرا ببینی و بفهمی من که پدر تو و پادشاهی مقتدر
 

بودم و بر 25 کشور سلطنت می کردم
.
 آنجا مردم و تو نیز مثل من خواهی مرد زیرا

سرنوشت آدمی این است که بمیرد خواه پادشاه
25
 کشور باشد یا یک

خارکن و هیچ کس در این جهان باقی نمی ماند

.اگر هر زمان که فرصتی
بدست می آوری وارد قبر من بشوی و تابوت

را ببینی غرور و خودخواهی بر تو غلبه خواهد
کرد و
وقتی مرگ خود را نزدیک دیدی


بگوکه قبر مرا مسدود نمایند و وصیت کن که پسرت قبر تو را باز بگذارد
 

تا اینکه بتواند تابوت حاوی جسد تو را ببیند
.


زنهار زنهار هرگز هم مدعی و هم قاضی مشو اگر  از کسی ادعایی داری موافقت کن یک قاضی بیطرف
آن ادعا را

مورد رسیدگی قرار بدهد و رای صادر بنماید.زیرا کسی که مدعی است اگر قاضی هم باشد ظلم خواهد کرد
.


هرگز از آباد کردن دست بر ندار زیرا اگر  دست از آباد کردن برداری کشور تو رو به ویرانی خواهد گذاشت زیرا قاعده
این است که وقتی کشور آباد نمی شود به طرف ویرانی میرود
.


در آباد کردن حفر قنات و احداث جاده و شهر سازی را در درجه اول اهمیت قرار بده
.


عفو و سخاوت را فراموش نکن و بدان که بعد از عدالت برجسته ترین صفت پادشاهان عفو است و سخاوت. ولی عفو

فقط موقعی باید بکار بیفتد که کسی نسبت به تو خطایی کرده اگر به دیگری خطایی کرده باشد و تو خطا را عفو کنی ظلم
کرده ای زیرا حق دیگری را پایمال نموده ای
.

 

پیش از این نمی گویم و این اظهارات را با حضور کسانی که غیر از تو در این جا حاضر هستند کردم تا اینکه بدانند قبل
از مرگ من این توصیه ها را کرده ام و اینک بروید و مرا تنها بگذارید زیرا احساس میکنم مرگم نزدیک شده است
.

برگرفته از بلاگ تریبون آزاد