تولدی دیگر

غریبی بس مرا دلگیر داره


فلک بر گردنوم زنجیر داره


فلک از گردنوم زنجیر وردار


که غربت خاک دامن گیر داره


*****************
پارادایس یکمین سال عمرخویش را پشت سرنهاد و من سی ونهین سال را


پـــارادایس یک سال را با دوستانی همدم وهمدل پشت سر نهاد ومن سی نه


سـال را تنها و غریب چونـــان کرگدنی تنها سر بر زیر افکنده در لم یزرع


روزمرگی و پوچستان زمین و زمان دربین خــویشان وعزیــزانم گم گشتم و


خفگــی دیوانه واری گلویم رامی جویدوحال باز تنها و تنها تر در غربتستانی

جزیره وارواتوپیایی دردرون خویش هم درجغرافیای مکانی وزمانی خویش


 تا دست سرنوشت برای این نابخشوده چه تقدیری را رقم زده است شکنجه هایی

 سیزیف وار برای تنی فرسوده وخسته

از ادامه حیات در این کره خاکی و این دایره مینا  که چنین خونین گشته از آن وین

جگرمی نخورده وسینه ای مال امال درد که اورا نیست مرحمی بر دل ریش خورده اش

خدا  را مرحمی

ع.سربدار

 

نظرات 24 + ارسال نظر
شیدا سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 07:33

سلام سربدار گرامی

خسته تر از هر روزم

شکسته تر از دیروزم

عزم دیدار خدایم کردم

زود زود صدایم کردند

ازمحنت هجران رهایم کردند

در سیر الی ا...فنایم کردند

جلوه ای از نور خدایم کردند

فارغ زهمه درد وبلایم کردند

آواره ی کوی وفایم کردند

گفتند زشیدایی و بینوایم کردند


مهدی سه‌شنبه 2 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:07 http://www.mmp.blogfa.com

ما، به قدر جام چشمان خود، از افسون این خمخانه سر مستیم...؟
جز این نمی توان نجوا نمود...!

بنفشه چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 16:54 http://banafsheh192.blogfa.com/

تولد وبلاگت مبارک.چرا اینجوری؟دلم گرفت اما:
زیباتر از جهان امید ای دوست
در عالم وجود جهانی نیست
هر عرصه را بهار و خزانی است
در عرصه امید خزانی نیست.
سبز و استوار باشی.

شیدا چهارشنبه 3 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 17:25

سلام

اگر چه غم داری مثل من

اما بدان هیچی کم نداری دوست من

آمدم هم سال روز فتح خرمشهر را به شما تبریک بگویم وهم

یکمین سالگرد وبلاگ تان را تبریک بگویم ..موفق باشید

شاد زی .... گر زمانه با تو نسازد تو با زمانه بساز دوست من

خوشحال باشید وسر حال ....

رضا خرم آبادی پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:41 http://younglog.persianblog.com

سلام .
خوشحالم خیلی دیر نکردم .
استاد اول تولد وبلاگت رو تبریک می گم و دوم نمی دونم تولد
خودت هست یا نه ولی چه عیبی داره اون رو هم تبریک
می گم .
ولی استاد جدا بهت نمی یاد سی و نه سالت باشه .
می دونی من فکر می کردم ۴۵ به بالا داری .
وای جان سخت بودن بین این همه سختی ، می دونم ولی
شاید بهتره بگم کرگدن هم کم میاره ، می دونم چه دردیه .
خودم هر روز باهاش زندگی می کنم و حق می دم که بگین
کرگدن ولی استاد امید و امید و امید ، نباید این رو از دست
داد .
به هر حال باز هم تبریک می گم و امیدوارم سالها خوش و خرم
بنویسین و ما هم از مطالب زیباتون استفاده کنیم .
در پناه حق .

سارا پنج‌شنبه 4 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:41 http://sogande-eshegh.blogfa.com/

آنگاه که زندگی همچون ترانه ای جاری می گردد شاد بودن آسان است اما ارزش انسان زمانی آشکار می گردد که در شرایط آشفته نیز لبخند به لب دارد
سلام زیبا بود وبلاگ زیبایی داررین ممنون میشم به ماهم سر بزنید به روز شد

سراب عشق جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:14 http://saraab2.blogfa.com

امشب از عطر سحر گاهی رهاتر میروم...از نسیم نوبهاری با صفاتر میروم...


امشب از طوفان عشقی بیقرار بی قرار...از فراز قله هستی فراتر میروم...


نیمه شبها راز میگوید دلم با محرمی...اوج فریادم ز شیدایی ..رساتر میروم..


پرتو مهر خدایی در وجودم جان گرفت...از صدای آشنایی خوش صداتر میروم...


تا رهایی میروم تا بیکران عاشقی...امشب از عطر سحر گاهان فراتر میروم...

hich kas جمعه 5 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 21:58 http://www.spko.tk

عیار دلاور که کند ترک سر خویش..از خنجر خون ریز وسر دار نترسد..آنکس که چو منصور زند لاف انا الحق..ازطعنه نا محرم اسرار نترسد.
فلک از گردنوم زنجیر وردار ؟؟
سر بدار تو دیگر چرا خسته شدی ؟؟؟
من هم دلم سخت گرفته است ازین مهمان خانه ی مهمان کش روزش تاریک .
و روزی بر زمان خواهم خفت و زمان در من خواهد مرد
اما هماره به همگان خواهم گفت
شاد زییوید و سربلند و تندرست
شاد زیی و شاد گردان

دیانا دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:09 http://justkhodam.blogsky

سلام سربدار عزیز
خوبی؟
تولد وبلاگت مبارک
از دوستان خوبم هستید که توی این یک سال همراهم بودید
تولد وبلاگ منم هست
خوشحال میشم بیاید

سراب عشق چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 05:23 http://saraab2.blogfa.com

دیگه هیچ نگاهی با نگاهم آشنا نیست . هیچ تبسمی قلبم رو به تپیدن وا نمیداره ..
همه میخوان از عشق بگن . از عشق بنویسند ..ولی یکی هم بیاد از یه معشوقه بگه .
نه خیالی .. نه اسطوره ای . نه اونی که تو قصه ها بدنبالشیم ..یکی از یه معشوقه حقیقی بگه . از اونی که نگاهش تیری باشه به زنخدان قلب ..از اونی که شرم رو سنگین کنه روی پلک هامو ..تاب نگاهشو نداشته باشم . یکی بیاد از یه معشوقه واقعی بگه از یه مرد .. مردی که نه تنها توی داستان های هزارو یک شب شهرزادی باشه . مردی که نه توی بیستون کیخسرو تیشه رو تیز کنه به یاد شیرین .بلکه بیاد من . برای من .. یه مرد که هنوز بوی تنش مستی عشق رو شرر آمیز به سبوی احساسم واریز کنه .. یکی بیاد از این دنیای امروزی . از این عصر یخبندان احساسات به فتح قلعه حصارین قلب من . نمیخوام مثه رومئو گیتار بدست زیر تراس خونمون لالائی های عاشقونه رو زمزمه کنه .. نمیخوام مثه وامق پاک پاک باشه . و نه مثه قیس راهی دیار برهوت صحراها . نمیخوام ادای عاشقا رو در بیاره و برام از عشق های نوشتاری بگه ..یکی باشه مثه خود من . همرنگ نیگاه من .. هم احساس با اندیشه من . پس کو ؟ کجاست ؟ که صد یوسف دل رو به کلافی هم نخرند . و ما هنوز در این مکاره بازار قلب رو حراج نهادیم . دلم برای یه مرد تنگ است .. مردی از جنس نور . واضح و ساده .. کسی که وسعت آغوشش تکیه گاه خستگیهام باشه . کسی که امتداد نگاهش شرم دلواپسیهام باشه .. کسی که با اولین جمله عاشقانه اش توی تنگنای نفس ..توی سینه.. تو قفس ..این دل به جدار دیوارک های سینه بخوره و بی تابی کنه ..
کیست اون مرد ؟ پس کی میاد

خشایار پنج‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 11:49 http://tofale.blogfa.com

درد خدا را مرحمی...

سراب عشق شنبه 13 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:38 http://saraab2.blogfa.com

در من هزار حرف نگفته
هزار درد نهفته
هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند
در من هزار آهوی تشنه
در خشکسال دشت پریشانند
در من پرندگان مهاجر
ترانه های سفر را
در باغ های سوخته می خوانند
با من که در بهار خزانم قصه های فراوانی ست
با من که زخم های فراوانی
بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند
هر قصه یک ترانه
هر ترانه خاطره ای دیگر
هر عشق یک ترانه ی بیدار است
در خامشی حضورم ، حرف مرا بفهم
یا برای عشق ، زبانی تازه پیدا کن
تا درد مشترک
زبان مشترکمان باشد
حرف مرا بفهم و مرابشنو
این من نه ،‌ آن من دیگر
آنکس که پنجره ی چشم های من او را
کهنه ترین قاب است
از پشت پنجره ی زندان
حرف مرا بفهم
که فریاد تمامی زندانیان
در تمامی اعصار است
در گیر و دار قتل عام کبوترها
در سوگ شاخه های تکه تکه ی زیتون
وقتی که از دل جوان ترین جوانه های عاشق باغ ماه
بر مسلخ همیشگی انسان
در لحظه ی شکفتن فریاد
باران سرخی از ستاره سرازیر است
آن سان که هر ستاره دلیل شرمساری خورشید های بسیاری
از برآمدنشان است
تو گریه می کنی
از عمق آشنای جنگل چشمانت
از عمق جنگلی که در آن پاییز ، در غروب به بغض نشسته
باران بی دریغ اشک تو می بارد
تا عطر خیس جنگل پاییز
در من هوای گریه برانگیزد
آنگاه از چشم ذهن من
شعری بسان گریه فرو ریزد
من شعر می نویسم
تو با ترانه های عاشق من ، عاشق
تو با ترانه های تشنه ی من دریا
بر پنج خط ساز سفر ،‌ زخمه می شوی
تو گریه می کنی
تو لحظه های شعر مرا ،‌ در خویش تجربه کرده
یعنی مرا در بدترین و بهترین دقایق بودن تکرار می کنی
یا با ترانآهای من بر لب
به رویا رویی جلادان به مسلخ خویش می شتابی
یعنی که با منی
دیروز
امروز
تا هنوز و همیشه
آیا زبان متشرک این نیست ؟
آن زبان تازه که می گفتم ؟
آیا زبان مشترک این نیست ؟

سولماز یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 03:01 http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام دوست گلم
هم تولد وبلاگ و تبریک می گم هم تولد شما رو انشاالله که موفق و موید باشید
ببخشید دیر شد

hich kas دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 13:29 http://www.spko.tk

کجاییی ؟؟؟؟؟؟

مسافر شهر رویاها...! دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 22:32 http://www.travel-to-dream.blogfa.com


. سلام دوست عزیز
حالتون خوبه؟
من مسافر شهر رویاها هستم و از اینکه وبلاگ قشنگتون سر راهم بود خوشحالم
وبلاگ قشنگ و جالبی دارین
و از آشنایی با شما بسیار خوشوقتم
خوشحال میشم اگه وقتشو داشتین یه سری هم به چادر ما بزنین ( مسافر که خونه نداره(چشمک))
موفق و پیروز باشین و در امان خدا

شیدا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 01:38

سلام سربدار گرامی


دوش آن نامهربان احوال ما پرسید ورفت

صدسخن سر کرد امایک سخن نشنید ورفت

هر که آمد در غم آباد جهان چون گردباد

روزگاری خاک خورد آخر به خود پیچید ورفت


*** شعر از صائب تبریزی ***

حسام سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 19:15 http://www.pantheon.blogfa.com

دیگر به انتظار چیزی نیستم، جز چشمانی به فراخی گشوده برای تماشای این تخت بنده تن که امکان آرامیدنش نیست..

شکوفه یکشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 14:40 http://www.haramedelam.blogsky.com/

سلام ...

اولین سالگرد وبلاگت بهت تبریک میگم ..

الهی که هرچی غم داری به زودی زود از بین بره ..

در پناه حق

شهلا سه‌شنبه 30 خرداد‌ماه سال 1385 ساعت 12:04 http://21mehr.com

ببخشید منظورتون از این پیام برای زادروز دختر من چی بود؟
...
گلی که خوم بدادوم پیچ و تابش .....
به آب دیدگانم دادوم آبش........
به درگاه الهی کی روا بی............
گل از مو دیگری گیره گلابش...
...
از توضیح تون خوشحال میشم...

دیانا شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 00:05 http://justkhodam.blosgsky.com

توان در ماورای یک نگاهعشق را بی دغدغه احساس کردمی توان این عشق را چون رشته ی محکم پر پیچ و تاب یاس کردمی توان در آسمان زندگی چشمها را بر افقها باز کردمی توان در بی کران یک نگاهفصل سبز عشق را آغاز کرد

مارال شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 15:21 http://kaver.mihanblog.com

آن صفر کرده که طد قافله دل همراه اوست - هر کجا هست خدایا به سلامت دارش .


به دنیا لبخنر بزن تا دنیا نیز به تو لبخند بزند .

بنفشه سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 20:03 http://banafsheh192.blogfa.com/

کجا رفتین چرا دیگه اپ نمیکنین؟

هوشنگ سه‌شنبه 6 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 20:55 http://isarbakhsh.blogfa.com/

سلام. تولد خودتان و تولد وبلاگتان مبارک باد. امیدوارم روزها خوب و امیدوارکننده ای پیش رویتان باشد.

هوشنگ یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:21 http://isarbakhsh.blogfa.com/post-96.aspx

سلام. من به روزم. سرفرازم کن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد