شاملو

برای چهارمین بار قبر بزرگ مرد

آزاده ایران ویران شد

ع.سربدار

من بامداد سرانجام

خسته

بی آنکه جز با خویشتن به جنگ برخاسته باشم

هر چند جنگی از این فرساینده تر نیست

که بیش از ان باره برانگیزی

آگاهی

که سایه عظیم کرکسی گشوده بال

بر سر این میدان گذشته است

تقدیر از تو گدازی خون آلود در خاک کرده است

وترا

از شکست ومرگ

گریز نیست

آری ..... این بامداد را

هرگز غروبی نیست.....!

احمد شاملو

نظرات 20 + ارسال نظر
آدینه بوک یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 13:17 http://www.adinehbook.com

سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.

مهدی یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 13:30 http://www.mmp.blogfa.com

و تبسم را بر لب جراهی می کنند و ترانهرا بر دهان...؟

الهام دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 08:03 http://dokhtarelor1356.blogfa.com

آری .......... این بامداد را هرگز غروبی نیست. امید که روزهای شما هم بی غروب باشد و همیشه تلوتلو خورشید را در پی داشته باشید.

hich kas دوشنبه 21 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 23:37 http://www.spko.tk

شبا شب نیس دیگه یخدون غمه
عنکبوتای سیا شب تو هوا تار میتنه
...
دنیا زندون شده : نه عشق ، نه امید ، نه شور
برهوتی شده دنیا که تا چش کار می کنه مرده س و گور
نه امید - ...
با درود
گیرم که می مبرند
گیرم که می کشند
گیرم ...
دل پر از غصه ی از دست رفته هاس
دلم خون سرسرنگای خونی توی پی کوچه هاس
و ...
شاد زییوید و سربلند

بنفشه سه‌شنبه 22 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 21:49 http://banafsheh192.blogfa.com/

یاد و خاطره اش زنده.شاعر ونویسنده و پزوهشگر و مترجمی که در دنیا مطرح بوده است حتی مرده اش هم در سرزمینش در امان نیست
دلم از مرگ بیزار است
که مرگ اهرمن خو ادمیخوار است.

یگانه چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 00:43

درود بر تمامی آزادی خواهان مبارز
درود بر آنان که زندگی خود را صرف مبارزه برای خلقهای تحت ستم کردند ودرود بر یگانه پیروان آن پاک بازان ارتش آزادی بخش ایران سازمان مجاهدین خلق ایرا

مولای عشق چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 01:13 http://moolaayeshgh.blogfa.com/

بذار مرهم بذارم روی زخمات
بذار بارون اشک من بشوره
غبار غصه ها رو از سراپات
بذار سر روی سینه م گریه سر کن
از او شب گریه های تلخ هق هق
(( بذار باور کنم یه تکیه گاهم ))
برای غربت یه مرد عاشق
رها از خستگی های همیشه ، باورم کن
((بذار تا خالی سینه م برات آغوش باشه ))
برهنه از لباس غصه های دور و دیرین
بذار تا بوسه های من برات تن پوش باشه
تو با شعر اومدی ، عاشق تر از عشق
چراغی با تو بود از جنس خورشید
کدوم توفان چراغو زد روی سنگ
کتاب شعر و از دست تو دزدید
کدوم شب ، از کدوم صحرای قطبی
غریبانه توی این خونه اومد
شبیخون کدوم رگبار وحشی
شب مقدس ما رو به هم زد
بگو ای مرد من ، ای مرد عاشق
کدوم چله ازین کوچه گذر کرد
هنوز باغچه برامون گل نداده
کدوم پاییز ، زمستونو خبر کرد
بذار سر روی سینه م گریه سر کن
از اون شب گریه های تلخ هق هق
بذار باور کنم یه تکیه گاهم
برای غربت یه مرد عاشق

شیدا چهارشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 13:37

سلام دوست گرامی

من که وبلاگ را حذف کردم مثل این که در خانه راحت ترم اما
هر گاه وبلاگ تان باز شود به شما سر می زنم ... بسلامت
باشید... یک بیت از یک غزل ... تصحیح شد کاملش رابرای تان
می فرستم ...

سبوی غم همه زیر وزبر کرد

خدای آسمان ها را خبر کرد

یونس پنج‌شنبه 24 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 10:19 http://godfather20.blogfa.com

سلام دوست عزیز ...... واقعا زیباست ... واقعا زیباست...

خسته نباشی.... اقا یه خواهش ... این کد اهنگ وبلاگو میشه به ما هم بدی ... اشک مارو در اورد .. ممنون ..
به منم سر بزن

forgetful شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 13:52 http://forgetful.blogsky.com

زیبا بود
به روزم

نرگس شنبه 26 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 16:03 http://t00fan.blogfa.com

آری ... غروبی نیست ...

رضا خرم آبادی یکشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 03:58 http://younglog.persianblog.com

اگر بامدادی باشد .
هرچند شاعر ما را غروبی نیست ولی شاعر ها هم می توانند
در تاریکی چشم بر شمعی دوخته شعری نورانی بگویند .
در پناه حق .

دیانا سه‌شنبه 29 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 23:31 http://justkhodam.blogsky.com


عمیق ترین کلمه"عشق"است...به آن ارج بنه. پر معنی ترین کلمه"ما"است ...آن را به کار ببر. سرکش ترین کلمه"هوس"است...با آن بازی نکن. روشن ترین کلمه"امید"است...به آن امیدوار باش. ضعیف ترین کلمه"حسرت"است...آن را نخور. سمی ترین کلمه"غرور"است...آن را بشکن. دوستانه ترین کلمه"رفاقت"است...از آن سواستفاده نکن. رسا ترین کلمه "وفاداری"است...سر عهدت بمان. سازنده ترین کلمه"گذشت"است...آن را تمرین کن. و هدفمندترین کلمه"موفقیت"است...پس پیش به سوی آن

شیدا یی که وبلاگ ندارد پنج‌شنبه 31 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 04:24

سلام دوست گرامی
خسته نباشید من وبلاگم را حذف کردم اما کس دیگری با همان
وبلا گ وبا همان آدرس با نام دلنوشتهای شیدا دارد مطلب می نویسد آیا بلا گفا قانونی ندارد که با این گونه افراد برخورد کند
من مانده ام که این آدم چطور به خودش جرائت داده که بدون ترس و علنا با نام من شروع به نو شتن بعضی مطالب بکند آیا این جرم کمی است ؟ پسورد ش را عوض کرده من خودم نتوانستم به آن وارد شوم اما با نام من می نویسد اطلاع
دادم تا شما هم بدانید ...موفق باشید

آخرین ترانه ی باران جمعه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 23:07 http://tabar.blogsky.com

دوست گرامی بادرودی گرم...............

به باورمن اگرچه این کارها بسیارزشت وناپسندوغیرآدمی است ولیکن درنهایت چندان هم شگفتی آورنیست

چون دراین دیرخراب آباد هررخدادی ممکن ومتصوراست
شاملوها درقلب نسلها ماندنی و جاویدند

حال بگذاربی توشگان قبرشان راویران کنند
که شاملو خود این را خوب می دانست آنجا که گفت ازهیچ اتفاقی دراین دوران حیرت زده نمی شوم

یادشان همیشه با ماست

تندرست و شادکام باشی

هم آوا شنبه 2 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 22:18 http://www.hamava005.blogsky.com

سلام و وقت بخیر
امیدوارم که حالتون خوب باشه.
دو نامه یا بهتر بگم بیانیه به دست انجمن رسیده که خوشحال میشم نظر شما رو نیز در این مورد بدونم.
ضمنا تی شرت بچه های لرستانی تا چند روز دیگه آماده میشه و شماره حساب انجمن رو نیز تا آخر هفته برای کمکهای احتمالی خدمتتون ارسال می کنم.
منتظر حمایتهای همیشگیتون هستم. سربلند و پیروز باشید

مهدی شنبه 9 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 21:14 http://www.mp.blogfa.com

چشم به راه بر بلندای کوه وداع است این پریشان از روزگار..؟

نیاز یکشنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 13:01 http://www.noshkhar.com

من گور خویش می کنم اندر خویش
چندان که یادت ازدل برخیزد
یا اشکها که ریخت به پایت باز
خواهد به پای یار دگر ریزد
احمد شاملو
http://www.noshkhar.blogfa.com/
up datam یه سر بزن
منتظرم
بای

کالاندرا دوشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 14:13 http://mawara.blogfa.com

رقمی تو بزن
قلمی من
سخنی تو بگو
نفسی من
عودی تو بزن
تاری من
دل در تپشی سرگردان
جان در غم دل شد حیران
چرخی تو بزن
رقصی من
پایی تو بزن
دستی من
بر تاب جگر نیلم ده
بر اوج فلک تیرم ده
در خلقتم امشب حیران
از بی خبری دست افشان
دل هدیه به آتش دادم
جان بر سر آنش دادم
سر بر تن من سنگین است
امشب چه شده چونین است ؟
جامی تو بکش
رطلی من
دستی تو فشان
جانی من

فرشته مهر دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:19 http://hamdele-aghaghiha.persianblog.com

دلم خیلی گرفت.....


خیلی..
از دیدین اینکه چقدر یک هموطن در میهن خودش در عمق عشق و قلب خودش غریب است...

هم میهن ایرانی تو مقیم خارج از کشور
(فرشته)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد