سیب

مثنوی سیب از اعظم عباسی

سیب یعنی وسوسه یعنی گناه
سیب یعنی خواستن بعد از گناه

سیب روی دل چه تقدیری نوشت
سیب یعنی دوری از بوی بهشت

سیب یعنی دوری از حور وملک
سیب یعنی عالمی زخم ونمک

سیب یعنی ناسپاسی کرده ایم
بر هوای نفس خود چون برده ایم

سیب یعنی اینکه ما آدم شدیم
با زمین پر  زغم  همدم  شدیم

سیب  یعنی  یک  هبوط  گریه دار
داستان هائی شگفت وبی شمار

سیب یعنی ماجرای جنگ ها
قصه شوم  همین  نیرنگ ها

سیب یعنی سر کشی یعنی فساد
سیب  یعنی  کفر  و هم  درد  زیاد

سیب یعنی از نیستان دور شو
از  شراب  دیگری  مخمور  شو

از  شراب  اختیار   و   انتخاب
چونکه فردا باشد هنگام حساب
ع.سربدار

نظرات 18 + ارسال نظر
روزبه یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 10:42 http://tadaie.persianblog.com

سلام؛خیلی قشنگ بود.
خب طفلکی سیب همه گناهامون افتاد تقصیر اون ,....

ممنون.
نه عزیز دل من
مقصر سیب نیست
سرنوشت این است

رضا...............یاور همیشه مومن یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:36 http://reza169.blogsky.com

سلام
پاینده باشد هم شما دوست عزیزو هم خواهر زاده شما ...
بدون تعارف می گوییم که لذت بردم..یاد شعر شهریار افتادم البته آذری گفته اگه معنی رو نفهمیدید من براتون بعدا معنی می کنم..................................
حیدر بابا کندین تویون توتاندا

قیز گلینلر حنا پیلته ساتاندا

بیک گلینه دامنان آلما آتاندا

منیم ده او قیز لاروندا گوزوم وار

عاشیقلارین سازلاریندا سوزوم وار

================ یا حق

من که معنی شعر استاد شهریار را ندانستم
علتش هم این است که ترکی نمیدانم .
ولی شهریار را دوست دارم وشهر یاران را

فریبا شش بلوکی یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 13:09 http://fariba1348.blogfa.com

سلام
سیب یعنی اینکه ما ادم شدیم

با زمین پرزغم همدم شدیم
چه زیبا و لطیف
من با خوندن این شعر احساس می کنم باید به حس شاعر آفرین گفت
ممنونم که خبر کردین
هر وقت کتاب دستتون رسید من منتظرم خبرم کنید البته پست معمولی بوده نمی دونم چند روز طول بکشه
سلام منو برسونید

سپاس از احساس پاک شما .
سلام شما را پاسخی باید گفتن وان هم نیز سلامی است به
تا ابدیت

حسام یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 13:12 http://www.pantheon.blogfa.com

فرصتی گران را به دشمن خویی از دست داده ایم و کسی نمیداند چقدر فرصت برای جبران گذشته باقیست.....

دود آشیانه های سوخته
دست از دلم بر نمی دارد
مگر کدام مرغ عشق دو باره
چشم در چشم تابوت خویش
در صف باز ماندگان
به بدرقه خود ایستاده است

زهرا یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 17:00 http://www.sheytoon-bala.persianblog.com

سلام...
من که واقعا از این شعری که گذاشتین خوشم امد
زیبا بود...وبلاگ زیباییم داری بهت تبریک میگم
به ما هم سر بزن
http://www.sheytoon-bala.persianblog.com

از مهر شما سپاس

کویر یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 22:50 http://www.darjostejoyemaana.persianblog.com

سلام عزیز پر معنا و زیبا نویس.گریه کن غم چاک چاکت میکند. بوی سیب اینجا هلاکت میکند.بوی سیب ای بوی مولا از بهشت . بوی سیب ای میوه ی عاشق سرشت . بوی سیب ای بوی عاشق زیستن . چون توان بوییدنت ؟ نگریستن؟ باز در دل بوی پاکت میرسد . بوی قلب چاکت میرسد . بی کسی تا کی غریبی تا به کی ؟ بوی عشق و نا شکیبی تا به کی ؟

رویینه تن بودم و
آتش پرست
اما آن سیب در کف حوا
که بوی همه بهشت بود
سینه به سینهء قبله
هر روز
با سرخی خود
آتشم زد
چه کند این رانده در گاه خدایان
که می داند
این همه آتش
نه از سرخی سیب
که از بوی دست حواست

نسرین یکشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 22:59 http://oxin.blogsky.com

سلام ممنون که همیشه با ما هستید من متاسفانه فرصت نیست شعرتونو بخونم ولی بعدا میام و حتما نظر هم می دم

ممنون که لطف نمودی وسر زدی حتی بدون نظری یا متنی

* پرنسس* دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:51 http://yasesefid.blogsky.com

سلام
چه بوی پاکی میده اینجا
موفق باشید
خوسبختم

سپاس از شما
شاید بوی خوش سیب باشد

سرو آ‌زاد دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 09:47 http://SARVEAZAD.BLOGSKY.COM

سلام به شما دوست مهربان و آزاده و سلام به اعظم عزیز
از‌ مثنوی نغز و با‌احساس خواهرزاده گرامیتون لذت‌ بردم و در عین حال حس بدی پیدا کردم از یادآوری علت محکومیت بی
پایان انسان به زندگی در زمین .
به اینکه در برابر چه وسوسه ای شیرینی همجواری با رب ودود
را از دست دادیم و حالا برای رسیدن به این سَعادت عظیم چه
تلخیهایی را باید بر جانهای نحیفمان هموار کنیم .
ولی شاید اینگونه ارزش این فیض عظیم را بیشتر دریابیم .
به امید روز زیبای لقای یار

به امید آنروز
منتظریم ومعترض

ملاکت دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 11:49

چرا پارادایس شما آتشین است(با توجه به معنی پارادایس)

دلی دیروم که بهبودش نمی بود
نصیحت میکروم سودش نمی بود
به بادش می نهوم نش می بره باد
در آتش می نهوم دودش نمی بود.

پارادایس ما را آتشی است
که از پرومته خدای
آزادی بخش انسانها به او رسیده
که دزدانه شبی از زئوس خدای خدایان
ربوده بود تا به انسان های در جهل و خاموش
نور وروشنائی بخشد واز اسارت بندگی
خدایان برهاندشان

خاتون دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 12:52 http://www.naghoos.blogsky.com/

دوست عزیز ممنون از اینکه به وبلاگم سر زدی. من نیز بانظر شما موافقم که زن کرد،لر ،بلوچ یا هر ملیت دیگری فرق نمی کند.همه زن ومهمتر آنکه انسانند . من اصلا مذهبی نیستم وشاید در مورد مسایل دینی باشما موافق نباشم (منظورم شیعه یاسنی بودن نیست )ولی برای عقایدتان احترام قایلم. به قول خودتان،به امید ایرانی آبادو آزاد از جهل وتعصب وخود کامگان.

با درود وسلام.
دوست عزیز ممنون از اینکه سر زدی خیلی منتظر شما بودم
در کامنت خود نوشته ای که مذهبی نیستی .(شیعه یا سنی)منظور از مذهب ؛ از دیدگاه من شریعت وراه وروش ومتد است وشما نیز دارای مذهب یا یک شریعت یا یک متد در زندگی هستی .
در رابطه با مطلب شما در وبلاگ خودتان نیز باید گفت فریادت را در سینه حبس کن ؛نه برای بی معنا بودنش ؛که برای اینکه گوشی رانیست برای شنیدن.
درد ما چیزی که شما گفته ای نیست که اینها تداوم ولازمه ادامه حیات بشری است.چون دخترکان امروز مادران فردای ایران زمین اند وفرزندانی چون تو را در دامان خود پرورش خواهند داد.فرزندانی چون مبارزان ونویسندگانی چون قاضی نویسنده کرد شما ودگران
درد ما از بی شعور بودن جامعه مریضمان است از بی ارزش بودن ارزشها وبا ارزش بودن بی ارزشیها.
از نا هنجاریها که هنجار گشته اند وهنجار ها که نا هنجار.
بدرود
وبه امید ایرانی آزاد از جهل وتعصب وخود کامگی

سرو آ‌زاد دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 16:11 http://SARVEAZAD.BLOGSKY.COM

سلام دوست عزیز
از لطفت بسیار ممنونم خوشحال میشم از نظرات سازنده و
روشنگرتون بهره ببرم .
در ضمن من هم در جواب لطف شما با افتخار وب شما رو به
عنوان اولین لینک در وبلاگم قرار میدم .
حق نگهدارت

ممنون از لطف شما دوست عزیز

نسرین دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 21:02 http://oxin.blogsky.com

سلام جالب بود

از اظهار لطف شما سپاس

نازنین(بی نیاز) دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 21:38 http://idde.blogfa.com

سلام دوست عزیزم و سلام اعظم جان:

اعظم جان استعداد بی نظیری دارید .من مثل همیشه تحسینت می کنم و با عشق شعر های شما را برای خودم دکلمه می کنم.عزیزم خیلی لذت بردم . اگر کتابی دارید ممنون می شوم به من معرفی کنید.
آقای عباسی از اینکه به من سر زدید ممنونم //نظر شما بسیار متین و برای من محترم است //خیلی ممنونم

به اعظم جان سلام من را برسان //دوستتان دارم
دعا گوی شما نازنین /۲۸/تهران

وقتی با دلی پر عشق در مردم بنگری آنان را آنگونه ببینی که هستند نه آنگونه که خود خواهی

فریبا شش بلوکی دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 22:41 http://fariba1348.blogfa.com

سلام
چه خوشحالم که شبانه بدستتان رسید
و آرزو می کنم همه شبانه های شما پر باشه از ستاره
واقعا قدم رنجه فرمودین و ارائه نظر ارزشمندتون منو به فکر برد
شاد و موفق باشید

یاس دوشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 23:51 http://jasminwhite.blogsky.com

گناه سیب به سرخی روی آن است..
اما گناه ما به تاریکی روی ما است..
سیب با پاکی
گناه ما را و هوس ما را به تقصیر می گیرد..
وای به ما که سیب را گنه کار می شناسیم..
هوس را باید کشت..

یاس

که می داند
این همه آتش
نه از سرخی سیب
که از بوی دست حواست
و گرنه
من که همیشه
از زیر درختان سیب
به سلامت می گذشتم

سولماز سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 00:17 http://www.antianjoman.blogsky.com

سلام دوست گلم
واقعا عالی بود
کاش همه از فرداها می ترسیدند
اون موقع دیگه این همه ظلم و ستم نبود

فراموشی را نیز نعمتی است که خداوند به بندگان خاص خود که از میان ابلهان برگزیده عطا فرموده.
و ذکر را نیز که یاد آوری است نعمتی است که خداوند به بندگان دردمند خویش ارزانی داده

رضا خرم آبادی سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1384 ساعت 02:22 http://younglog.persianblog.com

استاد خوندی و دیدی چه دریایی از فحش رو روانه وبلاگم کردن؟
اینان حرف حق بیش از آنکه برایشان تلخ باشد سوزنده است .
از نظرتون و حمایتتون متشکرم .

گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد